کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگدره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ravine
تنگدره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] درۀ کوچک و باریک با دو بَر پرشیب
-
واژههای مشابه
-
gorge
تنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] درهای باریک و ژرف با دیوارههای سنگی تقریباً قائم در کوهستان که از ژرفدره کوچکتر و از تنگدره پرشیبتر است
-
close packing
تنگچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] روش قرار دادن کرههای جامد همشکل بهنحویکه چیدمان آنها حداقل تخلخل بین کرهها را داشته باشد
-
valley breeze
نسیم درّه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← باد درّه
-
canyon
ژرفدره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، علوم جَوّ] درهای کشیده و عمیق و نسبتاًً باریک با دیوارههای پرشیب که اغلب رودی در کف آن جریان دارد
-
antivalley wind
پادباد درّه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جریان برگشتی باد درّه در بالا
-
anticlinal valley
درۀ طاقدیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درهای که در امتداد محور طاقدیس است
-
synclinal valley
درۀ ناودیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درهای که در امتداد محور ناودیس است
-
meandering valley
پیچاندره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درهای با پیچهای متوالی شبیه به مسیر پیچانرود
-
valley wind
باد درّه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی که در هوای صاف در امتداد محور درّه، رو به بالا میوزد و مؤلفۀ روزهنگام سامانههای باد کوه ـ درّه است متـ . نسیم درّه valley breeze
-
miotic
تنگکنندۀ مردمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] عامل یا مادهای که سبب انقباض مردمک میشود
-
bronchoconstrictor
تنگکنندۀ نایژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی عاملی که موجب تنگ شدن راههای هوایی شش میشود
-
close-packed structure
ساختار تنگچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی ساختار بلوری که بستهترین چیدمان ممکن را دارد
-
close-packed crystal
بلور تنگچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ساختاری بلوری متشکل از لایههای موازی که در هر لایۀ آن یک اتم با شش اتم همسان در تماس است متـ . ششگوش تنگچین closed-packed hexagonal