کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمامشهپر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
full aileron
تمامشهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکتی که در آن زاویۀ شهپر با فرمان خلبان یا سامانۀ مراقبت پرواز تا آخرین حد خود تغییر میکند
-
واژههای مشابه
-
aileron
شهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطح فرمانی که به قسمت خارجی بال لولا میشود و بخشی از لبۀ فرّار آن را تشکیل میدهد
-
taileron, rolling tailplane, differential tailplane
دُمشهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از دو صفحۀ دُم افقی که در صورت عملکرد یکسان با صفحۀ دیگر نقش سکان افقی را ایفا میکند و در صورت عملکرد متفاوت نقش شهپر را ایفا میکند
-
ruddervon
شهپرسکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطحی در لبۀ فرار بال که نقش سکان عمودی و سکان افقی و شهپر را در هواپیماهای بدون دُم ایفا میکند
-
full gloss
تمامبرّاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی سطحی که در تمام زوایا صاف و آینهای دیده میشود
-
barré (fr.), grand-barré (fr.), jeu barré (fr.), capotasto (it.) 1
تمامبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری همۀ سیمها، معمولاً با انگشت سبابه در یک پردۀ واحد در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند متـ . بست 2
-
holocrystalline
تمامبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بافت سنگ آذرینی که بهطور کامل از بلور تشکیل شده است و بخش شیشهای ندارد
-
full rate
تمامبها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمت کامل بدون تخفیف متـ . قیمت کامل full price
-
full-on gain
تمامبهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ویژگیای الکتروصوتی (electroacoustic) که ازطریق آن با استفاده از میزانۀ بهره میتوان حداکثر بهرۀ صوتی سمعک را مشخص کرد اختـ . تماب FOG
-
full screen
تمامپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اندازهای از پنجره که کل پرده را اشغال کرده باشد
-
holomorph
تمامریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حاصلضرب نیممستقیم یک گروه و گروه خودریختیهای آن، با عمل طبیعی
-
holocrine
تمامریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] ویژگی غدهای ترشحی که در آن تمامی یاخته با مادۀ ترشحی آن رها میشود
-
holocellulose
تمامسلولوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی از سلولوز و نیمسلولوز که پس از جدا کردن لیگنین از دیوارۀ ساقۀ گیاه به دست میآید
-
full draw
تمامکشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] موقعیتی که در آن زه تا نقطۀ لنگر به عقب کشیده شده و آمادۀ رهش است