کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمامسکانعمودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
full rudder
تمامسکانعمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکتی که در آن زاویۀ سکان عمودی با فرمان خلبان یا سامانۀ مراقبت پرواز تا آخرین حد خود تغییر میکند
-
واژههای مشابه
-
rudder 2
سکان عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از سطوح اصلی هواپیما که دَوران حول محور عمودی را مهار میکند
-
rudder torque
گشتاور سکان عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] گشتاور نیرویی که از سکان عمودی بر بخش انتهایی تنه وارد میشود
-
rudder bar
میلۀ سکان عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] میلۀ لولاداری در مرکز سکان عمودی که فرمانهای پای خلبان را به سکان عمودی منتقل میکند
-
rudder lock
قفلشدگی سکان عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وضعیتی که در آن سکان عمودی در زاویۀ بیشینۀ دوران خود قفل شود
-
ruddervator
سکان عمودیـ افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطحی متحرک از دُم هفتی که وظیفۀ سکان عمودی و سکان افقی را همزمان انجام میدهد
-
drag rudder
سکان عمودی پَسارزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطح نوک بال هواپیماهای بدون دُم (tailless aircraft) که نیروی پَسار ایجاد میکند
-
rudder pedal
پدال سکان عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هریک از پدالهای چپ یا راست که با فشار پای خلبان عمل میکند و در حین پرواز سکان عمودی و بر روی زمین ترمز چرخها را به کار میاندازد
-
rudder 1
سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد
-
full elevator
تمامسکانافقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکتی که در آن زاویۀ سکان افقی با فرمان خلبان یا سامانۀ مراقبت پرواز تا آخرین حد خود تغییر میکند
-
vertical scrolling
نَوَردش عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نَوَردش از بالا به پایین یا از پایین به بالا
-
normal force
نیروی عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مؤلفهای از نیروی وارد بر سطح که بر آن عمود است
-
penetrating excavation
کاوش عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوشی که نمای عمودی یک محوطه را نمایان میکند
-
vertical resistance
مقاومت عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مقاومتی که میزبان در برابر نژادی از یک عامل بیماری بیش از سایر نژادهای آن نشان میدهد و ژنهای اندکی بر آن نظارت دارند متـ . مقاومت اختصاصی specific resistance