کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمامبلورین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
holocrystalline
تمامبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بافت سنگ آذرینی که بهطور کامل از بلور تشکیل شده است و بخش شیشهای ندارد
-
واژههای مشابه
-
crystalline
بلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، شیمی، علوم جَوّ، مهندسی بسپار] مربوط یا شبیه به بلور یا مرکب از بلورها
-
cryptocrystalline
نهانبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختار سنگی متشکل از بلورهای بسیار ریز که بلورینگی آن را با ریزبین/ میکروسکوپ الکترونی میتوان مشاهده کرد
-
hyalocrystalline, semicrystalline
نیمهبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بافتی که در آن نسبت حجمی درشتبلورها و زمینۀ شیشهای برابر یا تقریباً برابر باشد
-
crystalline fracture
شکست بلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی در فلزات چندبلوری با سطحشکستی ناصاف و خشن
-
hypocrystalline, hypohyaline
شیشهبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی سنگ آذرینی که مخلوطی از بلور و شیشه است
-
full gloss
تمامبرّاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی سطحی که در تمام زوایا صاف و آینهای دیده میشود
-
barré (fr.), grand-barré (fr.), jeu barré (fr.), capotasto (it.) 1
تمامبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری همۀ سیمها، معمولاً با انگشت سبابه در یک پردۀ واحد در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند متـ . بست 2
-
full rate
تمامبها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمت کامل بدون تخفیف متـ . قیمت کامل full price
-
full-on gain
تمامبهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ویژگیای الکتروصوتی (electroacoustic) که ازطریق آن با استفاده از میزانۀ بهره میتوان حداکثر بهرۀ صوتی سمعک را مشخص کرد اختـ . تماب FOG
-
full screen
تمامپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اندازهای از پنجره که کل پرده را اشغال کرده باشد
-
holomorph
تمامریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حاصلضرب نیممستقیم یک گروه و گروه خودریختیهای آن، با عمل طبیعی
-
holocrine
تمامریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] ویژگی غدهای ترشحی که در آن تمامی یاخته با مادۀ ترشحی آن رها میشود
-
holocellulose
تمامسلولوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی از سلولوز و نیمسلولوز که پس از جدا کردن لیگنین از دیوارۀ ساقۀ گیاه به دست میآید