کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمارضگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
malingerer
تمارضگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که تظاهر به بیماری یا ناتوانی میکند متـ . بیمارنما
-
واژههای مشابه
-
malingering
تمارض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تولید عمدی علائم یا نشانههای جسمی یا روانی دروغین یا اغراقآمیز با انگیزۀ بیرونی نظیر نفع مادی یا شانه خالی کردن از مسئولیتهای قانونی متـ . بیمارنمایی
-
lobbyist
لابیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که با لابی کردن در پی نیل به اهداف سیاسی است
-
farce player
مسخرهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] بازیگر نمایشهای مسخرهگری
-
interviewer
مصاحبهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شخصی که مصاحبه را انجام میدهد
-
scenarist
فرانامهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فردی که به فرانامهنویسی و خلق چشماندازها یا تصاویری از آیندههای ممکن میپردازد متـ . طراح فرانامه scenario designer
-
adjuster
میزانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] شخص یا وسیلهای که عمل تنظیم و تصحیح انجام دهد
-
initiator 1
آغازشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از اندامهای آوایی که موجب آغازش شود
-
polluter
آلودهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرد حقیقی یا حقوقی که باعث آلودگی محیط شود
-
decorator
آرایهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] شخص تزیینکنندۀ مکان یا اشیا متـ . ـآرا * ـ آرا در ترکیباتی مانند صفحهآرا و گلآرا به کار میرود
-
pointer
اشارهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] در میانای نگارهای کاربر، پیکان کوچک یا نمادی که با حرکت دادن موشی، بر روی پردۀ نمایش حرکت میکند
-
reformer 1
اصلاحگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که برای انجام اصلاحات در جامعه تلاش میکند
-
shunter
تنظیمگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مأمور آرایش و تنظیم قطارها
-
experiencer
تجربهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حالت معنایی موضوعی که رویدادی را ازنظر روانشناختی و حسی تجربه میکند