کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
midden
تل زباله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تودهای متشکل از دورریزهای فرهنگی و طبیعی
-
dune
تَلماسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تپه یا پشتهای کوتاه از مواد سست معمولاً ماسهای که باد آنها را از جایی به جای دیگر حرکت میدهد و مجدداً به شکل تپه بر روی هم انباشته میکند
-
kitchen midden
تل زبالۀ خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تودهای از دورریزهای آشپزخانهای که در کنار یک خانه یا محوطۀ استقرار شکل میگیرد
-
scoria mound
تل سنگ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تپهای آتشفشانی که از پوستۀ اخگری حفرهدار بر روی سطح گدازۀ بازالتی یا آندزیتی تشکیل شده است
-
blowout dune
تَلماسۀ بادکَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← تَلماسۀ سهموی
-
shifting dune
تَلماسۀ جابهجاشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← تَلماسۀ متحرک
-
parabolic dune
تَلماسه سهموی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تَلماسۀ بلند قاشقیشکل که سطح آن سهمیوار است متـ . تَلماسۀ بادکَندی blowout dune
-
mobile dune
تَلماسۀ متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تَلماسهای ساحلی که براثر حرکت باد به وجود میآید و بخشی از سطح آن فاقد پوشش گیاهی است متـ . تَلماسۀ جابهجاشونده shifting dune