کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلۀ نفتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
oil trap 2
تلۀ نفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سدی متشکل از سنگ مخزن و لایۀ ناتراوای بالای آن که حرکت روبهبالای نفت یا گاز را سد میکند و باعث انباشته شدن آنها میشود
-
واژههای مشابه
-
decoy crop
گیاه تَله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی زراعی که برای جلب عامل بیماری و درنتیجه، کاهش جمعیت آن در بین گیاهان مزرعۀ اصلی کشت شود
-
sedimentary trap
تلۀ رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پهنهای که در آن مواد رسوبی بیش از آنکه انتقال یابند، انباشته میشوند
-
bafflestone
تلهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ کربناتی برجایی که اجزای اولیۀ آن در هنگام نهشت با مواد آلی به هم چسبانده شدهاند
-
entrapment
تلهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] تعبیۀ عمدی رخنههای مشخص در یک سامانۀ اطلاعات با هدف آشکارسازی تلاشهایی که برای نفوذ به سامانه صورت میگیرند
-
tourist trap
تلۀ گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مکانی که گردشگرها را جذب و سپس آنها را ناچار به پرداخت پول زیاد بابت خدمات ناکافی و نامناسب ارائهشده میکند
-
laser trap
تلۀ لیزری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] دستگاهی که در آن باریکۀ لیزر کانونی میشود و اتمها و مولکولها یا ذرات کوچکتر از 10 میکرومتر را محبوس میکند
-
magnetic trap
تلۀ مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1- آرایشی از میدان مغناطیس یرای نگهداری پلاسما یا ذرات خنثایی که دارای گشتاور مغناطیسیاند 2- وسیلهای ب ذ
-
ion trap
تلۀ یون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای انبارش ذرات باردار مانند یونها و الکترونها
-
atom trap
تلۀ اتم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای نگهداری اتم منفرد در فضای تهی و محدود
-
electron trap
تلۀ الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناخالصی موجود در نیمرسانا که الکترونهای متحرک را در خود جذب میکند یا نقصی که سبب این فرایند میشود
-
booby trap
تلۀ انفجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماده یا افزارهای انفجاری یا غیرانفجاری که برای وارد آوردن تلفات آن را کار میگذارند و براثر اعمال کوچکترین فشار یا حرکت فعال میشود
-
trapping
حرکت تلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حرکتی که در آن دامنۀ انتشار عمودی دودستون بین دو لایۀ وارونگی محدود میشود