کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفويض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
delegation
تفویض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واگذاری اختیار عمل یا مسئولیت تصمیمگیری در موردی خاص به فرد یا نهاد دیگر
-
delegation of authority
تفویض اختیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واگذاری مسئولیت تصمیمگیری به مقام زیردست
-
delegation of power
تفویض قدرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واگذاری اختیار از یک نهاد حکومتی به نهاد حکومتی دیگر یا مقام یا سازمانی معین
-
جستوجو در متن
-
managing owner
مالک ـ مدیر کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] یکی از شریکهای کشتی که از طرف دیگر شرکا تمامی اختیارات به او تفویض شده است و تمامی امور کشتی از قبیل تحویل کالا و دریافت اجاره و انتخاب نماینده را انجام میدهد
-
privatisation/ privatization
خصوصیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] انتقال مالکیت و تفویض اختیارات و مدیریت واحدهای اقتصادی دولتی به سرمایهگذاران بخش خصوصی
-
cable franchise
امتیاز بافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجوز یا حق تفویضشده به بهرهبردار مخابراتی برای بافهکشی/ کابلکشی و ارائۀ خدمات مربوط به آن در منطقهای مشخص متـ . امتیاز کابل