کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
candidate
نامزد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شخصی که برای تصدی سمتی پیشنهاد میشود یا خود داوطلب تصدی آن سمت میشود
-
candidacy
نامزدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نامزد بودن برای تصدی یک سمت
-
ticket splitting/ ticket-splitting
رأیدهی ناهمگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی دادن به نامزدهای حزبهای مختلف در یک انتخابات برای تصدی چند منصب
-
split ticket 2
رأی ناهمگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی به نامزدهای حزبهای مختلف در یک انتخابات برای تصدی چند منصب
-
two-term tradition
سنت دودورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] روالی که در آن تصدی مقام ریاستجمهوری حداکثر به دو دورۀ متوالی محدود میشود
-
incumbent
بازنامزد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که منصبی را در اختیار دارد و برای تصدی مجدد آن دوباره یا چندباره نامزد میشود
-
elector2
گزیننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که بهتنهایی بهعنوان عضوی از مجمع یا هیئتی و در این صورت با رسیدن به اجماع یا ازطریق رأیگیری فرد یا افرادی را برای تصدی مسئولیتی خاص برمیگزینند
-
king maker
تاجبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که امکان به قدرت رسیدن شخص دیگری را فراهم میکند درحالیکه خود به هر دلیلی قادر یا مایل به تصدی آن مسند نیست