کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشکیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bonding 3
تشکیل پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] اتصال اتمها به هم برای تشکیل مولکول یا نمک بلورین
-
establishment of mails, création des dépêches (fr.)
تشکیل فرسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مجموع مراحل چهارنخ کردن مرسولهها و بستهبندی و بستن کیسهها و مهروموم کردن و آمادهسازی برای ارسال
-
identity formation
تشکیل هویت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند کسب شخصیتی منسجم و باثبات و بالیده بر مبنای تجارب مثبت پیشین
-
gust formation time
زمان تشکیل جَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بازۀ زمانی بین آغاز باد جَستی و بیشینۀ سرعت آب
-
جستوجو در متن
-
adventitious bud
جوانۀ نابجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] جوانهای که در جای خود تشکیل نشده باشد
-
bedded
لایهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی سنگهایی که از لایههای مختلف تشکیل شده باشد
-
apogamy 2
ناهمکامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تشکیل رویان بدون انجام لقاح
-
gluconeogenesis/ glyconeogenesis, neoglucogenesis
نوگلوکوززایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تشکیل گلوکوز از ترکیبات غیرکربوهیدراتی
-
plutonism 2
فعالیت ژرفتودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایند تشکیل ژرفتوده
-
colony forming unit, cfu
واحد پَرگَنهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] واحد تشکیلدهندۀ پَرگَنه
-
sporangium
هاگدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] محفظهای که در آن هاگهای غیرجنسی تشکیل میشود
-
sporozoite
هاگدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] هاگی که پس از بارور شدن تشکیل میشود
-
lake ice
یخ دریاچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخی که بر سطح دریاچه تشکیل شده باشد
-
river ice
یخ رودخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، علوم جَوّ] یخی که بر سطح رودخانه تشکیل شده باشد