کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزیین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ornamentation
تزیین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی، هنرهای تجسمی] [موسیقی] تغییر موسیقی، معمولاً با اضافه کردن نتها، بهمنظور زیباتر یا مؤثرتر کردن آن یا نشان دادن تواناییهای اجراکننده [هنرهای تجسمی] افزودن عناصر تزیینی به یک سطح یا فضای دوبعدی برای زیباتر کردن آن
-
واژههای مشابه
-
enamel firing
پخت تزیین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] فرایند حرارتدهی پس از ایجاد پوششهای عموماً تزئینی با رنگ و مواد فلزی، مانند طلا، که معمولاً در دمای 700 تا 800 درجۀ سلسیوس صورت میگیرد و باعث تثبیت و دوام پوشش میشود
-
in-glaze decoration
تزیین تولعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] تزیین روی سطح لعاب خام که همزمان با لعاب پخته میشود
-
on-glaze decoration
تزیین رولعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] پوشش تزیینی سرامیکی یا فلزی که بر روی بدنۀ لعابخورده قرار میگیرد تا در هنگام پخت مجدد بهخوبی با لعاب درهم بیامیزند
-
underglaze decoration
تزیین زیرلعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] پوششی که برای تزیین بر روی بدنۀ خام یا بیسکویتشده (fried biscuit/ bisque) قرار میگیرد و سپس با یک لعاب شفاف پوشیده میشود
-
ornamented
تزیینشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ویژگی آنچه تزیین شده باشد
-
جستوجو در متن
-
ornamental
تزیینی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] منسوب به تزیین
-
ornamental arts
هنرهای تزیینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنرهایی که در آنها با استفاده از آرایهها هر چیزی را تزیین میکنند
-
anthropomorphic coffin
تابوت انسانریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تابوتی که به شکل پیکر انسان ساخته یا تزیین شده باشد
-
striped arch
چَفتۀ راهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که با نوارهایی به رنگهای متضاد ساخته یا تزیین شده باشد
-
mural, wall-painting
نقاشی دیواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هرگونه نقاشی که برای تزیین دیوار به کار میرود
-
chapel of rest
وداعخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اتاقی تزیینشده که جسد را پیش از انجام مراسم تدفین در آن قرار میدهند
-
pierced
آژینشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی بخشی از بدن که برای تزیین کردن با نوعی زیورآلات سوراخ شده باشد