کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترکیب کردن یا شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ترکیب بدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← ترکیب مواد بدن
-
composition 3
ترکیببندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] انواع و مقدار اجسام سادهتری که یک ماده را تشکیل دهند
-
composability
ترکیبپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] توانایی ساخت برنامههای اَبر از اجزای ترکیبپذیر
-
sandwich compound
ترکیب ساندویچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] همتافتی که در آن یون فلز واسطه بین دو لیگاند مسطح قرار میگیرد و با آنها ازطریق چگالی الکترون پی تشکیل پیوند میدهد
-
conjunction
ترکیب عطفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ترکیب دو گزاره با رابط منطقی "و" متـ . ضرب منطقی logical product
-
cage compound, clathrate
ترکیب قفسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی چندحلقهای که به شکل قفس است
-
synthetist
ترکیبگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنرمندی که به شیوۀ ترکیبگرایی آثار خود را بیافریند
-
synthetism
ترکیبگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شیوهای که در آن فضاهای تصویری را با استفاده از رنگهای تخت و درخشان میآفرینند؛ این شیوه را امیل برنار و گوگن و گروه نقاشان پونتآون بین سالهای 1886 تا 1890 در ابتدا برای تمیز میان امپرسیونیسم (imperssionism) پُستامپرسیونیسم (posti...
-
colour-composite image
تصویر ترکیبرنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویری رنگی که از اختصاص رنگهای مختلف به باندهای متفاوت و ترکیب آنها به دست میآید
-
colour-ratio composite image
تصویر نسبتی ترکیبرنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویر ترکیبرنگیای که از ترکیب تصاویر منفرد نسبتی برای یک صحنه، با استفاده از رنگهای مختلف، تولید میشود
-
organometallic compound
ترکیب آلیفلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی که در آن پیوند کربن ـ فلز وجود دارد
-
electron-deficient compound
ترکیب با کمبود الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی که در آن برای تشکیل پیوندهای شیمیایی، الکترونهای کمتری، در مقایسه با آنچه لازم است، وجود دارد
-
specific combining ability
ترکیبپذیری خاص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نمود تلاقی خاص دو ژننمود که بهصورت انحراف از ترکیبپذیری عمومی والدها تعریف میشود
-
carbocyclic compound
ترکیب حلقهکربنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی حلقوی که تمام اتمهای حلقۀ آن کربناند
-
cluster compound
ترکیب خوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی که در آن گروهی از اتمهای فلز بهوسیلۀ پیوندهای فلزـ فلز به یکدیگـر متصـل میشوند