کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترغیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
persuasion
ترغیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تلاش برای تغییر دادن رفتارها یا باورهای یک فرد نسبت به یک موضوع یا مفهوم یا فردی دیگر
-
واژههای مشابه
-
persuasion therapy
ترغیبدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی حمایتی (supportive psychotherapy) که در آن درمانگر میکوشد با توسل به قدرت استدلال و نقادی مراجع، او را متقاعد کند که نگرشها و رفتارهای معیوب خود را اصلاح کند
-
جستوجو در متن
-
hand cue
نشانۀ دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی نشانۀ دیداری برای ترغیب کودک به استفادۀ بیشتر از حس شنوایی به جای لبخوانی
-
navigation laws
قوانین دریانوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قوانینی که برای سامانمندی یا محدودسازی یا ترغیب و تشویق کشتیرانی و تجارت دریایی تدوین شده است
-
agent provocateur, inciting agent, provocateur2
مأمور تحریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که برای شناسایی و دستگیری افراد مستعد ارتکاب جرم سیاسی یا اجتماعی وارد جمع آنها میشود و آنها را به ارتکاب جرم ترغیب میکند
-
dinner theater
نمایشغذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری که در آن شام درحین اجرای نمایش صرف میشود و بازیگران غالباً تماشاگران را به دنبال کردن نمایش ترغیب میکنند متـ . نمایشرستوران
-
client engagement
مُراجعگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] به کار بردن شیوههایی مانند مصاحبۀ انگیزشی در اولین جلسۀ درمانی برای ترغیب مُراجع به ادامۀ درمان
-
direct speech act, speech act
کنش گفتاری مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act
-
press trip
گشت رسانهگران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشت برنامهریزیشده ویژۀ نویسندگان و خبرنگاران امور مسافرتی برای تشویق و ترغیب آنها به درج مطلب دربارۀ مقصدهای گردشگری
-
enlistment strategy
راهبرد مُراجعخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] به کار بردن شیوههایی مانند تماس تلفنی برای ترغیب مُراجع به شروع درمان و شرکت در اولین جلسۀ درمانی
-
encounter group
گروه رویارویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گروهی که در قالب گونهای گروهدرمانی با هدف افزایش خودآگاهی و ترغیب اعضای گروه به درک دیگران ازطریق بیان آزاد و بدون مهار احساسات و مقابلههای کلامی و بدنی تشکیل میشود
-
desire chip
مژدک رونما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مژدکی که به تازهواردان گروههای دوازدهقدمی داده میشود تا آنها را برای پاک ماندن در بیستوچهار ساعت اولیۀ پس از ورود ترغیب نماید متـ . مژدک بیستوچهارساعته twenty four hour chip
-
authoritative parenting
والدگری مقتدرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی روش والدگری مبتنی بر تشریک مساعی که در آن والد یا پرستار کودک را به خودمختاری و استقلال ترغیب میکند و درعینحال برخی محدودیتها را بر رفتار کودک اعمال میکند