کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترجیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
food preference
ترجیح غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] گزینش یک یا چند نوع مادۀ غذایی یا غذا از میان مواد غذایی یا غذاهای دیگر
-
جستوجو در متن
-
ice-cream plant
گیاه خوشچر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گیاه بسیار خوشطعمی که حیوانات در هنگام چرا آن را بر سایر گیاهان ترجیح میدهند
-
pedophilia/ paedophilia
کودککامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترجیح دادن کودک بهعنوان موضوع رابطه و فعالیت جنسی
-
heterophile
دگرجنسکام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که جنس مخالف را برای رابطه و فعالیت جنسی ترجیح میدهد
-
good soldier
حزبی وفادار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سیاستمداری که مصلحت حزب را بر مصلحت و غرور شخصی ترجیح میدهد
-
fetishism/ fetichism
نمادکامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی کژکامی که در آن یک شیء یا بخشهای غیرجنسی اندام موضوع ترجیحدادهشده برای رابطه و فعالیت جنسی است
-
homophilia
همجنسکامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گرایش به همجنس یا ترجیح همجنس بهعنوان موضوع رابطه و فعالیت جنسی
-
tourist attractions
جاذبههای گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اجزایی از محصول گردشگری که موجب جذب بازدیدکنندگان و ترجیح آنها در انتخاب مکانی به مکان دیگر میشود
-
heterophilia
دگرجنسکامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گرایش به جنس مخالف یا ترجیح جنس مخالف بهعنوان موضوع رابطه و فعالیت جنسی
-
intersexual selection
انتخاب بیناجنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی انتخاب جنسی که در آن جنس ماده نرینهای را ترجیح میدهد که دارای خصلتهایی است که برای مادهها جذاب است
-
adaptancy platform
مشی سازگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رویکردی پرطرفدار در گردشگری از دهۀ 80 میلادی که در آن گزینههایی مانند گردشگری پایدار و طبیعتگردی به گزینههایی دیگر مانند گردشگری انبوه ترجیح دارد
-
sociocentrism
جامعهمحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گرایش به ترجیح دادن نیازها و علائق و چشماندازهای یک گروه اجتماعی بر ملاحظات خودمحورانۀ فرد
-
regioselective
جهتگزین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی واکنشی که همپار ساختاری واحدی را ترجیح میدهد و به تولید بیشتر آن در قیاس با سایر محصولات منجر میشود
-
evidence-based medicine, EBM
پزشکی شواهدبنیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی، مدیریت سلامت] پزشکی مبتنی بر شناسایی و ارزیابی و بهکارگیری روشهای تشخیصی و درمانی براساس بهترین شیوههای موجود و دستاوردهای تحقیقاتی و تجارب بالینی با توجه به نیاز و ترجیح بیمار