کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترتيب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
firing order, ignition order, firing sequence
ترتیب احتراق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ترتیبی که عمل احتراق در سیلندرهای مختلف موتور مطابق با آن صورت میگیرد
-
inductive order
ترتیب استقرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ترتیبی در یک مجموعه که در آن هر زیرمجموعۀ ناتهی دستکم یک عضو کمین دارد
-
author order
ترتیب پدیدآورمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] تنظیم مواد کتابخانهای یا شناسههای (entries) مربوط به آنها براساس ترتیب الفبایی نام پدیدآوران
-
partial order, ordering, order relation
ترتیب جزئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رابطهای دوتایی میان اعضای یک مجموعه که بازتابی و پادمتقارن و ترایا باشد
-
linear order
ترتیب خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ترتیبی مانند < بر مجموعۀ با این ویژگی که بهازای هرa وb درs فقط یکی از گزارههایa < b،a = b یا B < aدرست باشد متـ . ترتیب کلی total order
-
cylinder sequence
ترتیب سیلندرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ترتیب شمارهگذاری سیلندرها در موتورهای چندسیلندر درونسوز که از جلو به عقب موتور یا برعکس است
-
total order
ترتیب کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← ترتیب خطی
-
well-ordered set
مجموعۀ خوشترتیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای خطیْمرتب که هر زیرمجموعۀ ناتهی آن دارای کوچکترین عضو است
-
word-order
ترتیب واژهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نحوۀ قرار گرفتن و توالی واژهها در جملات زبان
-
جستوجو در متن
-
chronology
گاهشماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ترتیب روی دادن تغییرات و تحولات زبانی یا تنظیم این تغییرات به ترتیب زمان
-
display sequence
توالی نمارنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] ترتیب نمایش رنگهای چراغ راهنمایی
-
similar ordered sets
مجموعههای مرتب متشابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دو مجموعۀ مرتب که بین آنها تناظر یکبهیک برقرار است و این تناظر حافظ ترتیب است
-
loading turn
نوبت بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ترتیب زمانی ازپیشتعیینشده برای بارگیری یا تخلیۀ کشتیها
-
lattice homomorphism
همریختی شبکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نگاشتی از یک شبکه به شبکۀ دیگر که ترتیب جزئی را حفظ میکند