کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترانزیستور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
transistor
ترانزیستور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلۀ نیمهرسانای فعال در مدارهای الکترونیکی که شامل سه یا تعداد بیشتری پایانه باشد و تقریباًً تمام عملیات لامپهای گرما ـ یونی، ازجمله تقویت و آشکارسازی و نوسانسازی و کلیدزنی را انجام دهد
-
واژههای مشابه
-
junction transistor
ترانزیستور پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی ترانزیستور که در آن سدهای گسیلنده و گردآورنده در ناحیههای نیمرسانا با رسانایی مخالف تشکیل میشود
-
depletion-layer transistor
ترانزیستور تُنُکلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ترانزیستوری که کارکردش بهطور مستقیم به شارش حاملها در تُنُکلایه بستگی دارد
-
جستوجو در متن
-
majority emitter
گسیلندۀ اکثریتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] الکترودی که حاملهای اکثریتی از آن به ناحیۀ بینِالکترودی ترانزیستور وارد میشوند
-
emitter
گسیلنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] 1. منتشرکنندۀ امواج الکترومغناطیسی 2. قسمتی از ترانزیستور که حاملها از آنجا به پایه جریان مییابند
-
passive filter
پالایۀ غیرفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پالایهای که تنها شامل مؤلفههای غیرفعالی مانند مقاومت یا القاگر یا خازن است و عنصر فعالی مانند ترانزیستور در آن وجود ندارد