کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدارکات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
supplies
تدارکات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] در آماد، همۀ مواد و اقلامی که در تجهیز و پشتیبانی و نگهداری نیروهای نظامی مورد استفاده قرار میگیرد
-
واژههای مشابه
-
electronic procurement
تدارکات الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی از تجارت شرکتبهشرکت که مربوط به خرید و فروش کالا و خدمات ازطریق اینترنت است متـ . ای ـ تدارکات e-procurement
-
ground arrangements, land arrangements
تدارکات محلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خدماتی مانند انتقال مسافران به اقامتگاهها و کرایه کردن خودرو و بازدید از دیدنیها که در مقصدهای گردشگری به گردشگران ارائه میشود
-
project procurement
تدارکات پروژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] مدیریت فرایندهای تأمین کالا و خدمات مورد نیاز پروژه از منابعی خارج از گروه پروژه
-
landing force supplies
تدارکات نیروی پیادهشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از لوازم تدارکاتی که پس از پیاده کردن تدارکات رزمی اولیه در کشتی باقی میماند
-
e-procurement
ای ـ تدارکات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← تدارکات الکترونیکی
-
جستوجو در متن
-
supply point
نقطۀ تدارک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محلی موقت و سیار که در آن تدارکات و تجهیزات خدماتی و جز آن نگهداری میشود
-
air movement
جابهجایی هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ترابری هوایی یگانها و کارکنان و تدارکات و تجهیزات و مواد
-
level of supply
سطح تدارک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مقدار تدارکات یا افزارگانی که برای تأمین نیازهای آینده، بنا بر دستور، پیشبینی و نگهداری میشود
-
tender 1
قایق خدماتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناور کوچکی که از آن در حملونقل بار و مسافر و ارسال تدارکات از بندر به کشتیهای بزرگ و برعکس استفاده میشود
-
constructability, buildability
ساختپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] دارا بودن توانایی بهرهگیری بهینه از دانش و تجربه در برنامهریزی و طراحی و تدارکات برای ساخت آسان و درنتیجه دستیابی به همۀ اهداف پروژه
-
total asset visibility
امکاناتنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ارائۀ اطلاعات بههنگام و دقیق دربارۀ موقعیت و تحرکات و وضعیت و هویت واحدها و نفرات و تجهیزات و تدارکات نیروهای خودی