کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحریک و تشجیع کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bone stimulation, electromagnetic bone stimulation
تحریک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] استفاده از میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی برای تحریک استخوان شکسته به جوش خوردن
-
irritable
تحریکپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دارای حالت تحریکپذیری
-
excitable membrane, excitable cell membrane
غشای تحریکپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] غشایی که بتواند در پاسخ به محرک، واقطبشی در حد پتانسیل کنش ایجاد کند
-
excitable cell
یاختۀ تحریکپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختهای که غشای تحریکپذیر دارد
-
catalytic attack
تَک تحریکآمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حملهای که برای ایجاد جنگ میان قدرتهای بزرگ با دسیسهچینی قدرت سومی طراحی میشود
-
absolute refractory period, effective refractory period
دورۀ تحریکناپذیری مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بخشی از دورۀ تحریکناپذیری که در آن تحریک یاخته غیرممکن است
-
relative refractory period
دورۀ تحریکناپذیری نسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بخشی از دورۀ تحریکناپذیری که در آن تحریک یاخته فقط با محرکهای بسیار قوی ممکن است
-
IBS diet
رژیم نشانگان رودۀ تحریکپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، علوم پایۀ پزشکی] رژیم غذایی با هدف بهبود یا تسکین عوارض نشانگان رودۀ تحریکپذیر
-
جستوجو در متن
-
food processor
چندکاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] وسیلهای برای خرد و آسیاب کردن و نرم و ورقه کردن مواد غذایی
-
adjust 2
میزان کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] مجموعه اَعمالی که برای جفت کردن و دقیق کردن و تنظیم یک دستگاه به کار رود
-
winterize
زمستانه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] سرد کردن روغن برای جدا کردن گلیسریدهایی با نقطۀ ذوب بالا و باقیماندۀ مومها
-
compile
ترجمه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رمزگشایی کردن دستورهای نوشتهشده به زبانی سطح بالاتر و تولید کردن برنامهای به زبان همگذاری
-
process cheese
پنیر پرورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پنیر که از خرد و مخلوط کردن و ذوب کردن انواع پنیر و نامیزه کردن آنها با نمکهای گوناگون به دست آید
-
pasta
خمیراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انواع محصولات خمیری که از آرد زبر گندم سخت و در طی مراحل مختلف خمیر کردن و رشتهای کردن و خشک کردن حاصل شود