کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحت فشار قرار دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
protectorate1
تحتالحمایگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیت یک دولت غالباً ضعیف در تعامل با دولتی قدرتمند در عرصۀ بینالمللی که در چارچوب یک موافقتنامۀ بینالمللی اختیار تصمیمگیری آن دولت در امور سیاست خارجی و امنیتی به دولتی قدرتمند واگذار شده است
-
protectorate2
تحتالحمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← دولت تحتالحمایه
-
bugged
تحتِ شنود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محیطی که در آن شنودافزار نصب شده باشد
-
submandibular, inframandibular, submaxillary
تحتِفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ویژگی آنچه در زیر فک پایین واقع شده است
-
مجرای تحتِفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← مجرای غدۀ بزاقی تحتِفکی
-
pressurized water reactor, pressure water reactor
واکنشگاه آب تحتِفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنشگاه/ رآکتوری که در آن از آب سبک تحتِفشار برای کندسازی نوترون و خنک کردن سامانه استفاده میشود اختـ . واف PWR متـ . رآکتور آب تحتِفشار
-
literal meaning
معنای تحتاللفظی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای اصلی و غیراستعاری یک واژه یا عبارت
-
managed forest
جنگل تحت مدیریت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که در چارچوب طرح جنگلداری، روشهای خاص جنگلشناسی و پرورشی در آن اعمال میشود
-
protected state1
دولت تحتالحمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که بنا بر یک موافقتنامۀ بینالمللی اختیار تصمیمگیری در امور سیاست خارجی و امنیتی آن به دولتی دیگر واگذار شده است متـ . تحتالحمایه protectorate2
-
رآکتور آب تحتِفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← واکنشگاه آب تحتِفشار
-
submandibular duct, submaxillary duct
مجرای غدۀ بزاقی تحتِفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دو مجرایی که ترشحات غدۀ بزاقی تحتِفکی ازطریق آنها به داخلحفرۀ دهان تخلیه میشود متـ . مجرای تحتِفکی
-
جستوجو در متن
-
pressure casting
ریختهگری فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی که در آن سرعت ریختهگری و درنتیجه بازده با تحت فشار قرار دادن دوغاب افزایش مییابد
-
tensor
کِشنده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ماهیچهای که ناحیهای را تحت فشار قرار میدهد و موجب انقباض آن میشود
-
osmotic pressure
فشار گذرندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] 1- فشار وارد بر غشای نیمهتراوایی که بین یک حلاّل خالص و یک محلول، یا بین دو محلول با غلظتهای متفاوت، قرار گرفته باشد 2- مقدار فشار اضافی که باید اعمال شود تا مانع عبور سیال از غشای نیمهتراوا شود متـ . فشار اُسمزی