کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجربۀ تفریحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
recreation experience
تجربۀ تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پــاسـخ روانی ـ کار انـدامشنـاختی حاصل از یک فعالیت تفریحی خاص در یک مجموعۀ تفریحی مشخص
-
واژههای مشابه
-
experiencer
تجربهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حالت معنایی موضوعی که رویدادی را ازنظر روانشناختی و حسی تجربه میکند
-
empiricist
تجربهگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد یا مکتبی که پیرو تجربهگرایی است
-
empiricism
تجربهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] باور به اینکه رفتار در نتیجۀ تجربه آموخته میشود
-
empirically based prevention
پیشگیری تجربهمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← پیشگیری شواهدمحور
-
جستوجو در متن
-
recreation opportunity, RO
فرصت تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] موقعیتی که در آن فرد میتواند با شرکت در یک فعالیت تفریحی خاص در محلی معین از نوعی تجربۀ تفریحی و مزایای آن بهرهمند شود
-
recreation setting, setting 1
تفریحکده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مکانی جغرافیایی دارای شاخصههای کالبدی و اجتماعی و مدیریتی که فرد در آن در فعالیت تفریحی خاصی شرکت میکند تا از نوعی تجربۀ تفریحی بهرهمند شود
-
social attributes setting
ویژگیهای اجتماعی تفریحکده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خصوصیات یا مشخصههای یک تفریحکده که تجربههای تفریحی براساس آنها تعریف و از یکدیگر متمایز میشوند