کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجربه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
recreation experience
تجربۀ تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پــاسـخ روانی ـ کار انـدامشنـاختی حاصل از یک فعالیت تفریحی خاص در یک مجموعۀ تفریحی مشخص
-
experiencer
تجربهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حالت معنایی موضوعی که رویدادی را ازنظر روانشناختی و حسی تجربه میکند
-
empiricist
تجربهگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد یا مکتبی که پیرو تجربهگرایی است
-
empiricism
تجربهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] باور به اینکه رفتار در نتیجۀ تجربه آموخته میشود
-
empirically based prevention
پیشگیری تجربهمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← پیشگیری شواهدمحور
-
جستوجو در متن
-
self-disclosure
خودافشاگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] برملا کردن ژرفترین احساسها و تخیلها و تجربههای خود
-
accommodation
برونانطباق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازگار کردن طرحوارۀ ذهنی برای انطباق اطلاعات کسبشده ازطریق تجربه
-
experimental drug use
مصرف آزمایشی مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مصرفی معمولاً از روی کنجکاوی و تمایل به تجربه کردن اثرات مواد
-
user-friendly
کاربرپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ویژگی نرمافزار یا سختافزاری که کار کردن با آن و یادگیری استفاده از آن، برای کاربران تازهکار یا بیتجربه، ساده و آسان باشد
-
prospect theory
نظریۀ زیانگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای مبنیبر اینکه تصمیمگیران در صحنۀ سیاست داخلی و بینالمللی باتوجهبه تجربۀ پیشین جامعه حاضر به خطر کردن در اتخاذ تصمیمهایی که احتمال سود در آن است، نیستند، مگر اینکه احتمال دهند با زیان بیشتری مواجه خواهند شد