کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبخیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
atmometry, atmidometry
تبخیرسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اندازهگیری آهنگ تبخیر آب
-
condensed milk
شیر چگال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که با تبخیر نسبی غلیظ شده باشد
-
evaporite mineral
کانی تبخیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کانی تهنشینشده در نتیجۀ تبخیر
-
atmometer, atmidometer, evaporimeter, evaporation gauge
تبخیرسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای سنجش آهنگ تبخیر آب
-
evaporator
تبخیرکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] دستگاهی برای تبخیر همه یا بخشی از حلاّل یک محلول
-
ablation 2
یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کاهش حجم یخسار براثر تبخیر یا ذوب شدن
-
volatile
فرّار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی مادهای که بهسادگی در دماهای نسبتاً پایین تبخیر میشود
-
evapotranspiration 1, total evaporation, water loss, fly-off
بَرترادَمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] فرایند خروج آب براثر تبخیر سطحی خاک یا رودخانهها و دریاچهها و ترادَمِش/ تعرق پوشش گیاهی یک منطقه در دورهای معین متـ . تبخیر ـ تعرق
-
refrigerant
مادۀ سردساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادهای با ویژگیهایی مثل دمای تبخیر کم که از آن در سردسازی استفاده میشود متـ . سردساز
-
cooling pond
استخر سرمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] استخر روبازی که در آن آب گرمشده در طی فرایندهای صنعتی را پیش از استفادۀ دوباره به روش تبخیر سرد میکنند
-
sludge drying bed
بستر لجنخشککن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بستری از شن یا سایر مواد نفوذپذیر که در آن آب لجن ازطریق زهکشی یا تبخیر گرفته میشود
-
wet cooling tower, evaporative cooling tower
برج خنککن تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسى شيمى] برجی که آب را با ریزافشانی و تبخیر براثر تماس مستقیم با جریان هوا خنک میکند
-
perspiration 1, sudation 1, sweating 1
تعریق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عرق کردن در نتیجۀ فعالیت غدد عرق یا تبخیر آب از سطوح مرطوب بدن
-
distillation
تقطیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] روشی برای خالصسازی و جداسازی اجزای یک مخلوط مایع ازطریق تبخیر و بازچگالش آن
-
extractive distillation
تقطیر استخراجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] فرایند تبخیر جزئی با استفاده از یک حلاّل امتزاجپذیر غیرفرّار دارای نقطۀ جوش بالا