کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاوههای غلتکی افقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
circumpolar vortex
تاوۀ پیراقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← تاوۀ قطبی
-
vortex generator, turbulator
تاوهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تیغهای کوچک و عمود بر پوستۀ هواگَرد که با جریان هوا زاویهای معین دارد و با ایجاد تاوه لایۀ مرزی را تقویت میکند
-
polar vortex
تاوۀ قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] گردش چرخندی با مقیاس سیارهای، معمولاً متمرکز در منطقۀ قطبی، در گسترهای از وَردسپهر میانی تا پوشنسپهر متـ . چرخ پیراقطبی circumpolar whirl تاوۀ پیراقطبی circumpolar vortex چرخند قطبی polar cyclone کمفشار قطبی polar low
-
wingtip vortices
تاوههای نوک بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] جریانهای مارپیچی و آشفتۀ هوا که در هنگام پرواز، به علت اختلاف فشار زیر و روی بال، در نوک بالها تشکیل میشوند
-
vortex drag
پَسار تاوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پَسار ناشی از تشکیل تاوه که معمولاً بخش شناختهشدهای از پَسار هواگَرد نیست
-
vortex thermometer
دماسنج تاوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنج مورد استفاده در هواگَردها که در آن افزایش بیدررو و مالشی دما با اعمال حرکت چرخشی هوای عبوری بهطور خودکار تصحیح میشود
-
جستوجو در متن
-
horizontal convective rolls
غلتۀ همرَفتی افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تاوههای افقی پادچرخشی (counter rotating) که عموماً در لایۀ مرزی همرَفتی رخ میدهند متـ . غلتۀ لایۀ مرزی boundary layer rolls تاوههای غلتکی افقی horizontal roll vortices
-
roll cloud
اَبر غلتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. واژۀ متداول برای اَبر کمانی 2. اَبر تراز پایین و افقی و لولهایشکل که با جبهۀ جَستی یک توفان همرَفتی همراه میشود
-
roller mill, roll mill, ring roller mill
غلتاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستگاهی برای مخلوط کردن بسپارها با مواد دیگر متشکل از غلتکهایی که بهصورت افقی نزدیک هم قرار میگیرند و بهسرعت میچرخند متـ . آسیای غلتکی