کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازه رویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
new snow
برف تازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. برفی که تازه باریده و شکل اولیۀ برفبلورهای آن قابل تشخیص باشد 2. مقدار برفی که بیش از بیستوچهار ساعت از بارش آن نگذشته باشد
-
fresh-cut product
محصول تازهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هر محصول غذایی که برای سهولت مصرف و تغییر نکردن تازگی آن به صورتهای مختلف آماده میشود
-
farm milk
شیر تازهدوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که مستقیماً از تولیدکنندهها جمعآوری شده باشد
-
جستوجو در متن
-
cover pass
گذر نما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] گذر جوش ناشی از لایههای رویی یک جوش چندگذره (multi-pass weld) در سمت جوشکاری
-
subsoiling
زیرشکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شکستن لایۀ زیرین و متراکم و نفوذناپذیر خاک بیآنکه لایۀ رویی زیرورو شود
-
plow zone
شخملایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] لایۀ رویی خاک که نهشتههای باستانی آن تا عمق نفوذ خیش در هم ریخته باشد
-
periosteal graft
پیوندینۀ بروناُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] قطعهای از بروناُست که از آن برای پوشاندن سطح رویی استخوان استفاده میشود
-
basement, basement rock
پیسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعهای نامتمایز از سنگها که در زیر پوشش سنگ رویی قرار دارد و تا اعماق پوسته ادامه مییابد
-
temper bead technique
فن بازپخت مهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] روشی که در آن جوش لایۀ رویی موجب پخت مجدد و اصلاح خواص متالورژیکی لایۀ زیرین میشود
-
chiselplow
گاوآهن قلمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گاوآهن با میلههای قلمی که بدون زیرورو کردن لایۀ رویی خاک، بخش زیرین آن را سست کند
-
low velocity zone, LVZ
زون کمسرعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] منطقهای در روگوشته که در آن سرعت امواج لرزهای کمتر از سرعت این امواج در لایۀ رویی آن است