کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاخیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
prompt neutron
نوترون آنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوترونی که در فرایند شکافت هستهای بدون تأخیر آزاد میشود
-
humectant
نمپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ترکیبی که از دست رفتن رطوبت محصول را به تأخیر میاندازد
-
hang fire
وقفه در آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن عملکرد سامانۀ آتش با تأخیر یا اخلال همراه است
-
hysteresis
پسماند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] باقی ماندن اثر یا تأخیر در از میان رفتن آن پس از حذف عامل
-
stand-age rotation
دورۀ تودهمبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموع دوره به اضافۀ زمان تأخیر در زادآوریِ توده
-
delayed-release
دیررهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] خصوصیت برخی ترکیبات دارویی که با تأخیر در بدن آزاد میشوند
-
inhibitor
بازدارنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای که یک واکنش شیمیایی را متوقف میکند یا به تأخیر میاندازد
-
float, slack, slack time
فرجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] تفاوت میان زمان تعیینشده برای انجام یک فعالیت و زمان موردنیاز برای انجام آن که درنتیجه فعالیت یادشده میتواند به تأخیر بیفتد بیآنکه در برنامۀ زمانی بقیۀ پروژه تأخیر ایجاد کند
-
antistaling agent
مادۀ ضدبیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی افزودنی غذایی که باعث تأخیر در بیاتی محصولات نانوایی میشود متـ . ضدبیاتی
-
preservative
مادۀ نگهدارنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادهای که فساد مواد خوراکی را به تأخیر اندازد متـ . نگهدارنده 2
-
lost time
زمان هدررفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] متوسط زمانی که در هر مرحله تلف شود که معمولاً شامل زمان تأخیر در شروع حرکت است
-
hole fatigue
سستشدگی چاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وضعیتی که در آن بین شروع انفجار و تولید موج لرزهای حاصل از آن تأخیر میافتد
-
ultrasonic echo
پژواک فراصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پژواک موج فراصوتی از یک مانع که براثر تأخیر زمانی، از موج اصلی قابل تشخیص باشد
-
denial of service
بندآوری خدمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] جلوگیری از دسترسی به خدمات یا منابع سامانه یا ایجاد تأخیر در بهرهبرداریهایی که در آنها زمان اهمیت دارد
-
delayed ejaculation, retarded ejaculation, inhibited ejaculation
دیرانزالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تأخیر قابلتوجه در انزال یا انزال نداشتن یا بهندرت انزال داشتن متـ . انزال دیررس