کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاب و دَوَل دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
halotolerant
نمکتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] موجودی که در برقکافهای بسیار غلیظ میتواند رشد کند
-
fold library
گنجینۀ تاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] دادگانی شامل ساختارهای سهبعدی که هریک معرف یک تابِ حبۀ (domain fold) شناختهشده است
-
jam resistant
اختلالتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی افزاره یا سامانهای که در برابر اختلال اثرپذیر نیست یا اثرپذیری آن ناچیز است
-
skyglow
آسمانتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] هر نوری بهجز نور اجرام سماوی که از آسمان شب به زمین بتابد
-
damage tolerant
آسیبتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی هرنوع سازۀ پروازی که پس از بروز خرابی همچنان میتواند فشارهای معمول را تحمل کند
-
afterglow, afterlight
پستاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قـوس گستـردهای از نور تابشی (radiant glow) که در اوایل فلق یا اواخر شفق در بالای ابرهای مرتفع مشاهده میشود
-
protein fold
تابِ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ساختار سهبعدی منحصربهفرد یک پروتئین که در حالت محلول شکل میگیرد
-
fail-active
خرابیتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی سامانهای که در صورت بروز خرابی، بدون هشداردهی، همچنان به کار خود ادامه میدهد
-
crashworthy
ضربهتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ویژگی موانعی که در آزمایشهای گوناگون مقاومت آنها در برابر ضربه تأیید شده باشد
-
downlighting
نورپردازی پایینتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] تنظیم چراغها بهنحویکه نورشان به پایینتر از خط افق بتابد متـ . پایینتابی
-
تراورس تابخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند تابخورده
-
endurance
تابآوری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مدتزمانی که یک هواگَرد یا خودروِ زمینی یا شناور میتواند در وضعیت خاص، برای مثال بدون سوختگیری مجدد، به عملیات خود ادامه دهد
-
image warping
تابدهی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرایند دستکاری رقمی تصویر بهطوری که شکلهای موجود در تصویر بهطرز چشمگیری تغییر کند
-
folding enzyme
زیمایۀ تابیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هریک از مجموعهپروتئینها یا عمدتاً زیمایههایی که به مراحل بالقوه کُند فرایند پروتئینتابی شتاب میدهند
-
warped tie
ریلبند تابخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریلبند چوبی که براثر تروخشک شدن تغییر شکل یافته است متـ . تراورس تابخورده