کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
crippled rail
ریل تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی که به دلیل خروج قطار یا در حین حملونقل تاب برداشته باشد
-
folded protein
پروتئین تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] پروتئینی که تقریباً هر اتم آن در شرایط کاراندامشناختی دارای جایگاه معینی است
-
round seizing
همبندی تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی همبندی که محکمتر از همبندی تخت است و شروع آن مانند دیگر انواع همبندی است، اما در انتها قبل از گره زدن دو سر رشته، آنها را چند بار در امتداد دو طناب اصلی میتابانند و سپس گره میزنند
-
جستوجو در متن
-
protein misfolding
پروتئینکژتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] فرایندی که در آن پروتئینها بهصورت نامناسب تابیده میشوند
-
warp yarn, warp thread
تار طناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از رشتههای طناب که با رشتهای دیگر تابیده شده باشد
-
bunch loading
بارگیری خوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بارگیری مجموعهای از شاخههای بههمتابیده که با تسمه بسته شدهاند
-
emission
گسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند انتشار انرژی امواج الکترومغناطیسی، مانند آنچه از فرستندۀ رادیویی تابیده میشود
-
mirror 2
آینه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] سطحی که مقدار زیادی از نور تابیده را بهطور منظم بازمیتاباند
-
radiating power
توان تابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کل انرژی تابیدهشده از واحد سطح چشمۀ تابش در واحد زمان
-
domain 2
حبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] قطعهای بسپپتیدی که به یک واحد ساختاری منفردِ دارای هستۀ آبگریز تابیده شده است
-
foul propeller
پروانۀ دربند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که طناب یا سیم یا تور به دور آن تابیده و چرخش آن با اختلال همراه است
-
globular protein
پروتئین کروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] پروتئینی که متشکل از زنجیرههای آمینواسیدی بلندی است که به شکلی پیچیده تابیده شدهاند
-
chain tiller
دستهسکان زنجیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که با طناب یا زنجیری که به دور استوانهای تابیده شده است به حرکت در میآید
-
warp-laid rope, cable-laid rope
طناب چندتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی متشکل از سه یا چهار طناب چند رشته که در جهت معکوس به هم تابیده شدهاند