کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابع یک طرفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
subordinate body
تنالگان تابع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] تنالگانی که وابسته به تنالگان بزرگتری است و ازنظر سلسلهمراتب در درجۀ پایینتری قرار دارد
-
dissipation function
تابع اتلاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابعی در معادلات حرکت سامانهای که در حضور اصطکاک، نوسانهای کمدامنه دارد متـ . تابع اتلاف ریلی Rayleigh dissipation function
-
primitive function
تابع اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← پادمشتق
-
vector function
تابع بُرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی که دامنۀ آن فضایی بُرداری باشد
-
pluriharmonic function
تابع بساهمساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
continuous function
تابع پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی که در هر نقطه از دامنهاش پیوسته باشد
-
entire function
تابع تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابع مختلطی که بر تمام صفحۀ مختلط، تحلیلی باشد
-
decision function
تابع تصمیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ← قاعدۀ تصمیم
-
additive function
تابع جمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی که عمل جمع را حفظ کند، یعنی همواره (y)f(x+y) = f(x)+f
-
linear function
تابع خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← عملگر خطی
-
superadditive function
تابع زبَرجمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی مانند f بهگونهای که بهازای هر y ، x در دامنۀ f(x+y) ≥ f(x) + f(y) ،f
-
subadditive function
تابع زیرجمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی مانند f بهگونهای که بهازای هر y ، x در دامنۀ f(x+y) ≤ f(x) + f(y) ،f
-
subharmonic function
تابع زیرهمساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
structure function
تابع ساختار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رابطهای که تفاوت پراکندگی از هدف غیرنقطهای را با هدف نقطهای نشان میدهد و اطلاعاتی از ساختار هدف به دست میدهد
-
work function, Helmholtz free energy, Helmholtz fuction
تابع کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمینۀ انرژی لازم برای کندن الکترون از سطح فلز در اثر فوتوالکتریک