کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأسف و درد دل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
pain disorder
اختلال درد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اختلالی روانی که جسمینمود است و مهمترین تظاهر آن دردهای شدید و مزمن است متـ . اختلال درد روانزاد psychogenic pain disorder اختلال درد جسمینمود somatoform pain disorder
-
narcotic
مخدر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] 1. دارویی که باعث منگی و عدم حساسیت میشود و درد را تسکین میدهد 2. ویژگی دارویی که باعث منگی و عدم حساسیت میشود و درد را تسکین میدهد
-
acute arthritis
مفصلآماس حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلآْماسی که با درد و گرما و قرمزی و ورم همراه است
-
viremia
ویروسخونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وجود ویروس در خون که موجب ضعف و بیحالی و درد عضلانی میشود
-
sick
ناخوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی کسی که دچار حالتهای جسمی بیمارگونه، مانند تهوع و درد و ضعف و سرگیجه و تاری دید باشد
-
Charcot's joint
مفصل شارکو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلی که حس درد ندارد و ممکن است دچار تخریب شود
-
dysmenorrhea
دُشدشتانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دشتان یا قاعدگی آزاردهنده و همراه با درد متـ . قاعدگی دردناک difficult menstruation
-
pleomorphic adenoma
تودغدۀ چندشکلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای (tumor) کندرشد و خوشخیم و بدون درد در غدد بزاقی و گاه در دیگر بخشهای حفرۀ دهان
-
palliative treatment, palliative care, palliative therapy
درمان تسکینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان با هدف کاهش و تسکین درد و فشار روانی آن و نه علاج بیماری
-
arthritis
مفصلآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] برافروختگی (inflammation) مفصل که با ورم و درد و محدودیت حرکت همراه است متـ . بندآماس
-
masochism
خودآزاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ارضای میل جنسی و لذت بردن از تحمل درد و رنج یا فکر کردن دربارۀ آن
-
arthralgia, arthrodynia
مفصلدرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] درد شدید و تیزی که در مسیر یک عصب یا گروهی از اعصاب در مفصل احساس میشود
-
elbow arthroplasty
مفصلسازی آرنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ساختن رویۀ فلزی برای مفصل آرنج بهمنظور از بین بردن درد و بازیابی حرکت آن
-
tenesmus
زورپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] احساس تمایل مداوم یا مکرر به دفع مدفوع همراه با درد و احساس کشش احشا، بیآنکه مقدار قابلتوجهی پیخال دفع شود
-
grief
سوگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درد و غمی که فرد پس از فقدان چیزی، بهویژه مرگ فرد عزیزی، حس میکند