کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیپاسخی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
non-response
بیپاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] بیپاسخ ماندن همه یا برخی از سؤالهای پرسشنامه
-
واژههای مشابه
-
refractory period1
دورۀ بیپاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] بخشی از مرحلۀ فرونشینی یا مدتزمانی پس از آن که در طی آن مرد یا زن قادر به تجربۀ مجدد اوجکامش نیست
-
responsive sexual desire
میل جنسی پاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] میل جنسی در زنانی که در یک رابطۀ درازمدت، میل جنسی خودبرانگیخته در آنها نیست یا کم است، اما با برانگیختگی در یک زمینۀ عاشقانه، این میل در آنها ایجاد میشود
-
stimulus-response learning
یادگیری محرک ـ پاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دیدگاه ادوارد ثرندایک که بر مبنای آن یادگیری اساساً فرایندی مبتنی بر آزمون و خطا در نظر گرفته میشود
-
challenge-response authentication
اصالتسنجی چالشپاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] نوعی قرارداد احراز اصالت که در آن، در طی فرایند پرسشوپاسخ، هویت یک هستار احراز میشود
-
challenge-response identification
شناسایی چالشپاسخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی قرارداد شناسایی که در آن در طی فرایند پرسشوپاسخ یک هستار شناسایی میشود
-
B magnitude
قدر بی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر عبوری از پالایۀ بی
-
b value
مقدار بی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شیب خطی که به دادههای فراوانی ـ بزرگی زمینلرزهها برازش شده است
-
disorder 2
بینظمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] [شیمی] انحراف از ساختار منظم در اشغال مواضع شبکه در بلوری که بیشتر از یک عنصر دارد [فیزیک] هرگونه انحراف از آرایش منظم اجزای سازندۀ خانک واحد در بلور
-
anhedral 1
بیوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بلوری که فاقد وجوه بلوری است متـ . بیگانهریخت xenomorphic, allotriomorphic
-
weightless
بیوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی جسمی که در شرایط بیوزنی باشد
-
weightlessness, zero gravity
بیوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالتی که در آن جسم در چارچوب مرجع خود، براثر گرانی یا نیروهای دیگر، هیچگونه شتاب قابلاندازهگیری نداشته باشد
-
avitaminosis
بیویتامینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← کمویتامینی
-
non-headed
بیهسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی گروه یا واژۀ مرکبی که هسته ندارد