کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیخوابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
insomnia, agrypnia, ahypnia, ahypnosia, anhypnia
بیخوابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فقدان یا کاهش توانایی بهخوابرفتن یا فقدان تداوم خواب
-
واژههای مشابه
-
initial insomnia
بیخوابی آغازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دشواری در بهخوابرفتن، عموماً ناشی از تنش و اضطراب یا افسردگی
-
terminal insomnia
بیخوابی پایانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی که در آن فرد صبح زود از خواب بیدار میشود، اما احساس سرحالی نمیکند و نمیتواند دوباره به خواب رود
-
middle insomnia
بیخوابی میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی که در طی آن فرد، پس از بهخوابرفتن بیدار میشود و نمیتواند مجدداً به خواب رود
-
racking 2
قابخوابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تغییر شکل عرضی چارچوب کشتی یا بارگُنج به دلیل فشارهای واردآمده به آن
-
aestivation 2/ estivation 2, summer dormancy, torpidity
تابستانخوابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ تغییراتی که براثر گرما و خشکی در بعضی از موجودات زنده رخ میدهد و آنها را به حالت رخوت فرومیبرد
-
hibernation 2 ,winter sleep, deep hibernation
زمستانخوابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] حالتی برای حفاظت در برابر سرمای زمستان که در برخی جانوران وجود دارد و با خواب و کاهش شدید دما و دگرگشت بدن همراه است
-
B magnitude
قدر بی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر عبوری از پالایۀ بی
-
b value
مقدار بی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شیب خطی که به دادههای فراوانی ـ بزرگی زمینلرزهها برازش شده است
-
disorder 2
بینظمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] [شیمی] انحراف از ساختار منظم در اشغال مواضع شبکه در بلوری که بیشتر از یک عنصر دارد [فیزیک] هرگونه انحراف از آرایش منظم اجزای سازندۀ خانک واحد در بلور
-
anhedral 1
بیوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بلوری که فاقد وجوه بلوری است متـ . بیگانهریخت xenomorphic, allotriomorphic
-
weightless
بیوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی جسمی که در شرایط بیوزنی باشد
-
weightlessness, zero gravity
بیوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالتی که در آن جسم در چارچوب مرجع خود، براثر گرانی یا نیروهای دیگر، هیچگونه شتاب قابلاندازهگیری نداشته باشد
-
avitaminosis
بیویتامینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← کمویتامینی