کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیمار کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
inpatient
بیمار بستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] بیماری که در بیمارستان یا هریک از مراکز ارائۀ خدمات حداقل به مدت یک شب برای دریافت خدمات پرستاری و تشخیصی و درمانی یا سایر خدمات پذیرش شود
-
outpatient, OP 1, ambulatory patient, walk-in patient, clinic patient, same-day patient
بیمار سرپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] بیماری که بدون بستری شدن در مراکز ارائۀ خدمات، تحت مراقبت قرار میگیرد
-
identified patient, symptom bearer, symptom wearer
بیمار معلوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عضوی از یک گروه دارای پیوندهای قوی، مانند خانواده، که علائم اختلال روانی در او بروز میکند و درمان او نیازمند توجه و رسیدگی به وضع سایر اعضای گروه است که ظاهراً بیمار نیستند
-
patient security, consumer security
امنیت بیمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] سیاستهای ناظر بر حفظ حریم بیمار و رازداری در مورد اطلاعات او
-
patient confidentiality, consumer confidentiality
محرمانگی اطلاعات بیمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] محدودیت دسترسی به دادههای شخصی بیمار با جلب نظر او یا با در نظر گرفتن منافع عمومی جامعه
-
case management
سامانبخشی بیمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مدیریت و هماهنگی همۀ خدمات و امکانات لازم برای مراقبت از بیمار
-
patient privacy, consumer privacy
حریم خصوصی بیمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] محدودۀ اطلاعاتی که بیمار مایل است در اختیار ارائهدهندۀ خدمت قرار دهد
-
جستوجو در متن
-
cast 3
گچ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] سازهای برای بیحرکت کردن عضو شکسته یا بیمار
-
discharge
ترخیص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] مرخص کردن یا مرخص شدن بیمار بستری از بیمارستان
-
total parenteral nutrition, TPN, hyperalimentation
تغذیۀ وریدی تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وارد کردن تمامی مواد مغذی مورد نیاز بیمار مستقیماً از راه عروق
-
well-leg cast
گچ پای سالم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که برای محدود کردن حرکت بیمار یا ایجاد کشش در پای مقابل به پای سالم گرفته شود
-
peripheral parenteral nutrition, PPN
تغذیۀ وریدی محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وارد کردن مواد مغذی مورد نیاز بیمار مستقیماً از راه عروق محیطی مانند سیاهرگ سفالیک
-
central parenteral nutrition, CPN
تغذیۀ وریدی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وارد کردن مواد مغذی مورد نیاز بیمار مستقیماً از راه عروق مرکزی مانند بزرگسیاهرگ زبرین
-
secondary prevention
پیشگیری ثانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تشخیص زودهنگام بیماری و ارجاع بیمار و شروع سریع درمان برای متوقف کردن سیر بیماری متـ . پیشگیری دومین