کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیشقطبیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hyperpolarized
بیشقطبیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ویژگی غشایی که دچار بیشقطبیدگی شده باشد
-
واژههای مشابه
-
polarized
قطبیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی مولکولی که بارهای جزئی مثبت و منفی آن بهصورت جداگانه قرار گیرند
-
polarized light
نور قطبیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوری که بُردار میدان الکتریکی آن جهتگیری ثابتی دارد
-
plane-polarized light
نور قطبیدۀ تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نور قطبیدهای که بُردار الکتریکی آن فقط در یک راستا نوسان میکند متـ . نور قطبیدۀ خطی linear-polarized light
-
linear-polarized ligh
نور قطبیدۀ خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← نور قطبیدۀ تخت
-
circular polarized light
نور قطبیدۀ دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] باریکۀ نوری که بُردار الکتریکی آن را میتوان به دو مؤلفۀ متعامد با دامنههای مساوی و با اختلاف 1/4 طولِموج تقسیم کرد
-
plane-polarized wave
موج قطبیدۀ تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی الکترومغناطیسی در محیط همگن و همسانگرد که بُردار میدان الکتریکی آن همواره در صفحهای ثابت، که شامل جهت انتشار است، قرار دارد
-
minimax
کمینبیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] در نظریۀ بازیها، ویژگی راهبردی که بالاترین میزان خطر پیشِ روی دو بازیگر را به حداقل میرساند
-
overirrigation
بیشآبیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] آبیاری بیش از مقدار مورد نیاز گیاه
-
over spray, drift
بیشافشاند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] آن مقدار از بخش جامد مادۀ پوششی افشاندهشدهای که به جای سطح مورد نظر به سطوح مجاور چسبیده باشد
-
surcharge
بیشبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بار هیدرولیکی یا آلی به میزانی فراتر از حد تعیینشده یا بالاتر از استاندارد طراحی یک سامانه
-
overdominance, heterozygote advantage
بیشبارزیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] وضعیتی که در آن ارزش ژننمودی در حالت ناجورتخمی بیش از حالت جورتخمی است متـ . اَبَربارزیت superdominance
-
overcut/overcutting, overfelling
بیشبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برداشت چوب بیش از مقدار مجاز
-
deep bite, closed-bite malocclusion, closed bite
بیشبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن همپوشانی عمودی دندانهای قدامی در حالت بَرهمایی مرکزی زیاد است متـ . روبَست عمیق deep overbite همپوشانی عمودی عمیق deep vertical overlap