کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیشغذایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
overnutrition 2
بیشغذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دریافت بیشازحد مواد مغذی و انرژی در یک دورۀ زمانی
-
واژههای مشابه
-
food system
نظام غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نظامی متشکل از زیرساختهای بههمپیوستۀ ناظر بر تمامی مراحل، از تولید تا مصرف غذا، اعم از کشاورزی و اقتصادی و صنعتی و اجتماعی و فرهنگی
-
food intolerance
نابردباری غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] واکنش نامطلوب غیرایمنی به یک غذای خاص
-
food list
فهرست غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] فهرست تخمینی غذاهایی که یک گروه در دورۀ زمانی قبل از سنجش مصرف کردهاند
-
food poisoning
مسمومیت غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی بیماری که براثر خوردن غذاهای آلوده به سموم و عوامل حساسیتزا و زهرابههای حاصل از ریزاندامگانها ایجاد میشود
-
food pyramid 2, food guide pyramid
هرم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی نمادین که نسبت گروههای اصلی غذایی در تغذیه را بهصورت هرم نشان میدهد
-
undernutrition 2
کمغذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هرگونه وضعیتی که باعث شود نیاز بدن به مواد مغذی و انرژی برآورده نشود
-
dietary deficiency
کمبود غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نبود یا کمبود برخی از ویتامینها یا کانیها در رژیم غذایی که به بیماری منجر میشود
-
food surveillance
فرابینی غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] زیر نظر گرفتن تغذیۀ جمعیتها و جمعآوری اطلاعات مربوط به رژیم غذایی و گردآوری دادههای تنسنجشی و بیوشیمیایی و بالینی و محیطی
-
food supplement
مکمل غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ مغذی خاصی که بیش از میزان طبیعی به یک غذا اضافه میشود متـ . مکمل supplement
-
food supply
موجودی غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دسترسی جامعه به غذا ازطریق تأمین و توزیع مناسب غذا
-
feeding value,nutritive value
ارزش غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خصوصیات کیفی خوراک دام که مشخصکنندۀ ارزش آن است
-
food record
ثبت غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ثبت غذاهایی که در دورههای زمانی مختلف، معمولاً سه تا هفت روز، مصرف شدهاند
-
food restoration
جبران غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] افزودن مواد مغذیای که در طی فراوری غذا از دست رفتهاند