کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیست و چهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
twenty four hour chip
مژدک بیستوچهارساعته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← مژدک رونما
-
twenty-foot equivalent unit
واحد بیستپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحد اندازهگیری معادل یک بارگُنج بیستپایی که از آن برای شمارش بارگُنجها بر روی کشتی یا پایانههای بارگُنج استفاده میشود اختـ . واب TEU
-
icosahedral symmetry
تقارن بیستوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ساختار هندسی متقارن برخی ویروسها که به شکل بیستوجهی منتظم است
-
21-centimeter line, H I line, neutral hydrogen line
خط بیستویک سانتیمتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] خط طیفی گسیلشده از اتم هیدروژن خنثی یا جذبشده در آن با بسامد 1420 مگاهرتز متـ . خط هیدروژن hydrogen line
-
جستوجو در متن
-
intercardinal points
جهات فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] چهار جهتی که میان چهار جهت اصلی قطبنما قرار دارد و شامل شمالشرقی و شمالغربی و جنوبشرقی و جنوبغربی است
-
tetrad
چهارتایی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] 1. چهار فامینک که در یکی از مراحل کاستمان از فامتنهای همساخت به وجود میآید 2. چهار یاختۀ تکلاد که در پایان مرحلۀ کاستمان پدید میآید 3. چهار باکتری کروی که حاصل دومین تقسیم متوالی عمودبرهم هستند و با آرایش مربعی در کنار هم قرار میگ...
-
Calisto
کالیستو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] یکی از چهار قمر گالیلهای و بزرگ مشتری که کمنورترین آنهاست
-
Crocodylia
تمساحسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] خزندگانی دارای فلس با دم بلند و چهار اندام حرکتی
-
cardinal points
جهات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] چهار جهت اصلی صفحۀ قطبنما یا صفحۀ افق که شامل جنوب و شمال و شرق و غرب است
-
archaeological data
دادههای باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مواد و اسنادی که حاصل فعالیتهای باستانشناختی است و به چهار دستۀ دستساختهها، بومساختهها، پدیدارها و ساختارها تقسیم میشود
-
Brassicaceae
کلمیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از کلمسانان با گلآذین خوشهای و گلهای چهارکاسبرگی با آرایش صلیبی و چهار تا شش پرچم متـ . چلیپائیان Cruciferae
-
quadruple cropping
کشت چهارگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت غیرهمزمان چهار گیاه در یک قطعه زمین و در یک سال زراعی
-
deep water, DW
ژرفاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] آبی در زیر ناحیۀ دماشیب و چگالیشیب که دارای دمایی ثابت و کمتر از چهار درجۀ سلسیوس است
-
Tamaricaceae
گزیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از میخکسانان اغلب علفی یا درختی کوچک یا درختچهای با چهار سرده و 120 گونه بومی نواحی خشک آسیا و اروپا و افریقا که بسیاری از آنها در خاکهای شور میرویند؛ برگهای آنها معمولاً فلسمانند و به طول یک تا پنج میلیمتر است...