کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیخود و بیجهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
radio direction-finding station
ایستگاه جهتیابی رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاهی که در آن با استفاده از جهتیابی رادیویی جهت هواگرد یا کشتی را مشخص و تثبیت میکنند
-
isotropic dielectric
دیالکتریک همسانگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادهای دیالکتریکی که جهت قطبش آن موازی با میدان الکتریکی اعمالشده و اندازۀ قطبش آن مستقل از جهت میدان است
-
taper
لچکی 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قطعهای از راه که برای همساز شدن جهت و سرعت حرکت وسایل نقلیۀ ورودی با جهت و سرعت حرکت وسایل نقلیۀ راه اصلی ساخته شود
-
anemometry
بادسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] علم مطالعه و اندازهگیری و ثبت جهت و سرعت یا نیروی باد
-
updip
فراشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جهت روبهبالا و موازی با شیب یک لایه یا سطح
-
downdip
فروشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جهت روبهپایین و موازی با شیب یک لایه یا سطح
-
back lighting
پسنورپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تاباندن نور بر موضوع از پشت و در جهت مخالف دوربین
-
oblique-slip fault, diagonal-slip fault
گسل اریبلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن لغزش هم در جهت امتداد و هم در جهت شیب رخ داده باشد
-
cotransporter
همترابَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی پروتئین ناقل غشایی که همزمان یک یون را در جهت شیب غلظت و مادۀ دیگری را در خلاف جهت شیب غلظت وارد یاخته میکند
-
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی موج ضربهای در میان شارش اَبَرصوتی که بین جهت انتشار موج و جهت شارش، زاویه به وجود میآورد متـ . شوک مایل oblique shock
-
azimuth angle
زاویۀ سمت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] زاویهای در جهت عقربههای ساعت در صفحۀ افقی بین جهت مرجع و یک خط دلخواه که ازطریق آن سمت را محاسبه میکنند
-
countercurrent flow spray dryer
خشککن افشانهای ناهمسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن افشانهای که در آن جهت جریان هوای داغ در خلاف جهت افشانش مواد غذایی است
-
concurrent flow spray dryer
خشککن افشانهای همسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن افشانهای که در آن جهت جریان هوای داغ همسو با جهت افشانش مواد غذایی است
-
countercurrent rotary dryer
خشککن دورانی ناهمسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن دورانی که در آن جهت حرکت مواد غذایی خلاف جهت حرکت هوای گرم در داخل استوانه است
-
parallel current rotary dryer
خشککن دورانی همسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن دورانی که در آن جهت حرکت مواد غذایی همسو با جهت حرکت هوای گرم در داخل استوانه است