کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بچوب یا بمیخ بستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
lanyard hitch
خفت بندآویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن سر طناب به حلقۀ انتهایی قرقره یا بستن چاقو یا سوت به بندآویز
-
round turn and two half hitches
خفت بویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی پرکاربرد برای بستن طناب یا بافه به میله یا حلقه یا چشمی بویه
-
bend 2
گرهپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن طناب به یک حلقه یا طوقه (loop) یا طنابی دیگر
-
cow hitch, girth hitch
خفت شاخگاوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن میانۀ یک طناب به طناب دیگر یا تیر یا حلقه
-
anti-icing 2/ anticing 2
ضدِیخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد به روشهای گرمایی یا مکانیکی یا شیمیایی
-
choker setting
خِفتبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عمل بستن خِفت به گِردهبینه یا درخت
-
ice pellets 2
گویچهیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دانههای گرد و شفاف یخ، حاصل از یخ بستن قطرههای باران یا دوباره یخ بستن پرکهای برف آبشده در نزدیکی سطح زمین
-
mooring 1, moor 2
مهار 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بستن شناور، اعم از کوچک و بزرگ، به محلی مشخص همچون موت یا لنگر یا شناوه/ بویۀ مهار بهوسیلۀ طناب یا زنجیر
-
warping buoy
شناوۀ پالکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوه/ بویهای که در پالکشی برای تسهیل حرکت پال یا تنظیم نحوۀ جابهجایی شناور یا بستن پال بهعنوان نقطۀ ثابت یا تکیهگاه از آن استفاده میکنند متـ . بویۀ پالکشی
-
fisherman’s bend, anchor bend, studding sail halyard bend, fisherman’s knot
گرهپیچ ماهیگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهپیچی برای محکم بستن طناب به حلقه یا چشمی
-
mooring bitt, pair of bitts, bollard2
موت کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از سازههای فلزی استوانهای محکمی که بهصورت جفتجفت در محلهای مختلف عرشۀ کشتی برای بستن طنابها یا بافههای مهار یا یدککشی نصب شده است
-
mooring screw,screw anchor
پیچ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میلهای پیچمانند که برای مهار شناور بدون استفاده از لنگر یا بستن شناوهها/ بویهها به کف نرم رودخانه یا دریاچهها به کار میرود
-
marlinespike hitch/ marlinspike hitch, boat knot
خفت پازو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی بسیار ساده و درعینحال محکم که طنابکاران (riggers) از آن برای بستن طناب به دور طنابی دیگر یا پازو یا شیء مشابه استفاده میکنند
-
hearing protection device, HPD, ear defender
گوشبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] وسیلهای حفاظتی که با پوشاندن گوش یا بستن مجرای گوش بیرونی خطر اُفت شنوایی نوفهزاد را کاهش میدهد متـ . محافظ شنوایی hearing protector محافظ گوش ear protector
-
finger hole, finger tone hole, note hole
سوراخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از حفرههای سازهای بادی چوبی که بستن یا باز کردن آنها طول ستون هوای مرتعش را تغییر میدهد