کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَروارهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
maxillary
بَروارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مربوط به فک بالا/ بَرواره
-
واژههای مشابه
-
palatomaxillary
کامی ـ بَروارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مربوط به کام و فک بالا
-
maxillary sinus
کاوک بَروارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دو کاوک اطراف بینیکه بهصورت حفرهای وسیع در داخل استخوان فک بالا قرار دارد
-
premaxillary suture
درز پیشبَروارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← درز پیشی
-
altarpiece
آرایۀ بَرواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیء تزیینی مربوط به برواره
-
altar vase
جام بَرواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] جامی که بر روی برواره گذاشته شود
-
altar-pace
زینۀ بَرواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پلکان یا سکویی که بَرواره بر روی آن قرار میگیرد
-
altar
بَرواره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. سکویی سنگی یا خشتی یا هر سازۀ مشابه مسطح، معمولاً به بلندی یک تا یکونیم متر، که بر روی آن برای ایزدان پیشکش مینهادند 2. در مسیحیت کاتولیکی، میزی که بر روی آن مراسم عشای ربانی را به جا میآورند
-
بَرواره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← فک بالا
-
maxillectomy
بَروارهبَرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] عمل جراحی برداشتن بَرواره
-
open altar
بَروارۀ بیرونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی برواره مربوط به عصر مفرغ که علیرغم کارکرد آیینی، مستقل از مجموعهمعبدها (temple complexes) و در خارج آنها جای داشته است
-
enclosed altar
بَروارۀ درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی برواره مربوط به عصر مفرغ و عصر آهن که در حیاط یا جلوخان (forecourt) مجموعهمعبدها (temple complexes) جای داشته است
-
altar-stone
بَروارهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تختهسنگی که از بخشی از آن بهعنوان برواره استفاده میشده است
-
altar base
بَروارهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پایهای که برواره بر روی آن قرار گیرد