کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَرمه بند و بَرمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
Chilopoda
لَبپاویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از بیوَرپاوندان که گوشتخوارند و ضمائم سر آنها شبیه به ضمائم سر حشرات است؛ این جانوران یک جفت شاخک و یک جفت آروارۀ بالا و یک یا دو جفت آروارۀ پایین دارند؛ تعداد بندهای آنها به 177 بند میرسد و هر بند، بهجز بند بعد از سر و دو بند...
-
Maxillopoda
آروارهپاویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از سختپوستوندان که عموماً پنج بند سری و شش بند سینهای و چهار بند شکمی و یک فرینه (telson) دارند؛ این جانوران در بخش شکمی فاقد زائده هستند و ضمائم سایر قسمتهای بدن آنها تحلیل رفته است و معمولاً فاقد پای شکمی (abdominal appenda...
-
complex sentence
جملۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] جملهای که یک بند پایه و دستکم یک بند پیرو دارد متـ . جملۀ ناهمپایه
-
weighing line
بند شناوۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی که یک سر آن به تاج لنگر و سر دیگر به بویۀ لنگر وصل است متـ . بند بویۀ لنگر
-
subordination
وابستهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند یا نتیجۀ تشکیل رابطه پایه و پیرو میان دو بند متـ . پیروسازی
-
bay plan
جانمای بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که محل استقرار بارگُنجها را با استفاده از سه مؤلفۀ بند و ردیف و طبقه نشان میدهد
-
Nematomorpha
نخریختتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران کرممانند بدون بند و موشکل و طویل و باریک با پوستک ضخیم که اغلب آنها دریازی و در مرحلۀ بلوغ آزادزی (free-living) و در مرحلۀ کرمینه انگل بندپاتباران هستند
-
phrase
گروه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی نحوی بزرگتر از واژه و کوچکتر از بند که هستۀ آن مقولهای نحوی از جنس همان واحد است
-
joint 3
مفصل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] محل اتصال دو یا چند استخوان بدن که عملکرد اصلی آن ایجاد حرکت و انعطافپذیری سازۀ بدن است متـ . بند 3
-
Nematoda, Nemata
نخسانتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] یکی از بزرگترین شاخههای جانوران که گونههای آن کرمهایی لولهشکل و انعطافپذیر و فاقد بند و مژه یا تاژک است و پوستک غیرزنده دارند
-
text format
قالب متنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] قالبی که در آن دادهها با نویسههای حرفی ـ عددی و معمولاً بهصورت واژه و جمله و بند ارائه میشوند
-
bone wax
موم استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] آمیزهای از موم و روغن و گندزدا که با پر کردن فضاهای داخل استخوان خونریزی آن را در هنگام جراحی بند میآورد
-
verse, stanza, stroph
بند 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] در موسیقی مردمپسند امریکایی میانۀ قرن بیستم، لحن و شعری که قبل از برگردان قرار میگیرد و بدنۀ اصلی ترانه را شامل میشود
-
cold stop
بند سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری که در ورودی آشکارسازهای فروسرخ قرار میدهند و با سرمایش آن از ورود پرتوهای فروسرخ مزاحم به آشکارساز جلوگیری میکنند
-
restrictive relative clause, defining relative clause
بند موصولی توصیفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که هستۀ اسمی خود را محدود و مشخص میکند و در درون آن ضمیری هممرجع با هسته واقع است