کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنادر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
fairway, mid-channel
روگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از آبهای ناوشپذیر در رودخانهها و بین بنادر و ورودی بنادر که علامتگذاری شده است
-
cabotage 2, intercoastal navigation, coasting trade
کرانبَری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتیرانی بین بنادر یک کشور
-
voyage time
زمان سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدتزمان انجام یک سفر دریایی بین بنادر مشخص
-
shipowner's agent
نمایندۀ مالک کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شخصی حقیقی یا حقوقی که برای تأمین نیازهای کشتی در بنادر به نیابت از مالک کشتی اقدامات لازم را انجام میدهد
-
certificate of sea stores
گواهی انبار مواد مصرفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گواهیای که مأموران گمرک پس از مهروموم انبار آذوقه و لوازم کشتیهایی که مبدأ حرکت آنها بنادر خارجی بوده است صادر میکنند
-
anchor and chain certificate
گواهینامۀ لنگر و زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سند یا مدرکی که مؤسسۀ ردهبندی کشتی یا سازمان بنادر یک کشور برای تأیید مطابقت با استانداردهای ایمنی صادر میکند
-
underwater archaeology, submarine archaeology
باستانشناسی زیرآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شاخهای از باستانشناسی که به شناسایی و مکانیابی آثار باستانی از کشتیهای غرقشده و بنادر زیر آب میپردازد
-
cabotage1
حق کرانبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل هوایی] [حملونقل دریایی] حق کشتیرانی بین بنادر یک کشور [حملونقل هوایی] حق حملونقل هوایی بار و مسافر بهصورت انحصاری در یک کشور
-
shipping line
خط کشتیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شرکتی که حملونقل دریایی را با کشتیهای معین، بین بنادر مشخص، بهطور منظم و برنامهریزیشده انجام میدهد
-
handymax
راحتگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فلهبری با ظرفیت حمل 35 تا 50 هزار تن و آبخور کمتر از 12 متر که میتواند به اکثر بنادر وارد شود
-
manifest
صورت بار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شرح مشخصات کالاهای بارگیریشده در کشتی شامل نام صاحب کالا یا نمایندۀ او، وزن، اندازه، مقدار و بنادر مقصد و مبدأ
-
voyage plan
طرح سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طرحی برای یک سفر مشخص که در آن مواردی نظیر سوختگیری، بار، خدمه، بنادر مقصد، برنامۀ سفر و امور مالی پیشبینی میشود
-
voyage report
گزارش سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گزارشی که فرمانده یک شناور برای صاحب کشتی یا اجارهکنندۀ کشتی تنظیم میکند و شامل اطلاعات مختلف از قبیل ورود به بنادر و خروج از آنها و بارگیری و تخلیه و مصرف سوخت و وضعیت جوّی است