کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بغل زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
outside mirror, exterior mirror, external mirror, door mirror, fender mirror
آینۀ بغل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از آینههای کنار خودرو که راننده برای دیدن دو طرف و عقب خودرو از آن استفاده میکند
-
side-valve engine,SV engine, L-head engine, flathead engine
موتور سوپاپبغل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتور درونسوزی که در آن سوپاپها در دیوارۀ جانبی سیلندر تعبیه شدهاند
-
baseball pass
پاس بغلگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پاس راه دور با یک دست، از بالا و پهلوی سر به شیوۀ بازیکنان بیسبال