کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بصورت اشغال در اوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
area occupancy
ضریب اشغال 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سطحی که در طراحی ایستگاه یا تسهیلات برای هر نفر در نظر میگیرند متـ . ضریب اشغال سطح
-
busy signal
نشانک اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] علامتی شنیداری یا دیداری که برای برخوان یا مبدأ شمارهگیری ارسال میشود و نشاندهندۀ در دسترس نبودن خط است متـ . سیگنال اشغال
-
gene
ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] واحد کارکردی وراثت که جایگاه خاصی را در فامتن اشغال میکند
-
self-diffusion
خودپخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تغییر مکان خودبهخودی اتمهای بلور برای اشغال جایگاههای جدید در شبکه
-
occupation number
عدد اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] تعداد ذراتی که در حالت کوانتومی معینی قرار دارند
-
occupancy rate 1
میزان اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد خودرو برحسب طول خودروِ سواری در هر خط عبور، در زمان معین
-
busy
اشغال 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حالتی که در حین آن وسیلۀ ارتباطی نمیتواند در اختیار کاربر یا برخوان دیگری قرار گیرد متـ . مشغول
-
bandwidth consumption attack
حمله به پهنای باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی حمله که در آن مهاجم تمام پهنای باند موجود در شبکۀ هدف را اشغال میکند
-
valence band
نوار ظرفیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] بالاترین نوار انرژی در جسم بلوری نیمرسانا یا جسم عایق که با الکترونها اشغال شده باشد
-
call forwarding busy, CFB
هدایت خط مشغول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که تمام برخوانیهای ورودی مشترک را، در صورت اشغال، به شمارۀ مشخص دیگری هدایت کند
-
vehicle occupancy
میزان اشغال خودرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد سرنشینانی که در مدتی معین سوار یک وسیلۀ نقلیهاند
-
occupation probability
احتمال اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] احتمال قرار گرفتن مجموعهای از ذرات کوانتومی در ترازی با انرژی معین
-
military occupation
اشغال نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن سرزمینی تحت واپایش مؤثر نیروهای مسلح بیگانه است
-
inverse spinel
اسپینل وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اسپینلی که در آن یونهای سهظرفیتی موضعهای چهاروجهی و هشتوجهی و یونهای دوظرفیتی موضعهای هشتوجهی را اشغال میکنند
-
stratified stand
تودۀ مطبق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تودهای که در آن گونههای مختلف، لایههای متفاوتی از کل تاجپوشش را اشغال کردهاند