کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسپراکنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
polydisperse
بسپراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی بسپاری که مولکولهای آن وزنهای مولکولی متفاوت دارند
-
واژههای مشابه
-
disperse phase, dispersed phase
فاز پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فازی از یک سامانه، شامل ذرات یا قطرات مادهای که در فاز دیگر پراکنده میشود
-
stray find
یافتۀ پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیئی از هر جنس، سفالینه، فلز، سکه یا مانند آن، که خارج از بافت باستانشناسی به دست آید
-
multiple flat spotting wear
کچلی پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] رفتگی نقاط مختلف روی سطح رویه که ناشی از فشار باد و ترمزگیری نامناسب یا دلایل دیگر است
-
diffused crowd/ diffuse crowd
جماعت پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] شمار زیادی از افراد که معمولاً بهطور تصادفی و بدون هدفی مشخص نزدیک به یکدیگر گرد هم آمدهاند و بسیار القاپذیرند
-
distractible speech
پراکندهگویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] الگویی در تکلم که در آن فرد در پاسخ به محرکهای بیرونی یا درونی بهسرعت موضوعی را رها میکند و به موضوعی دیگر میپردازد
-
multiple sclerosis, M.S.
تصلب پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی اختلال خودایمنی که مشخصۀ آن کژنههای پراکندۀ آسیبدیده در غلافهای میلین رشتههای عصبی مغز و طناب نخاعی است متـ . ام. اس.
-
همبس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← همنشری بیشساده
-
cease fire
آتشبس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن مبادلۀ آتش بین دو نیروی متخاصم بهطور موقت پایان داده شود
-
excessive precipitation
بسبارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارشی معمولاً بهصورت باران با شدت غیرعادی
-
polycrystal
بسبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادهای بلورین که از تعداد زیادی بلورک با جهتگیریهای کاتورهای تشکیل شده است متـ . مادۀ بسبلورین polycrystalline material
-
polydispersity
بسپراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پهنای توزیع وزن مولکولی یک بسپار متـ . شاخص بسپراکندگی polydispersity index, polymolecularity index
-
supercharger
بسخوران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] افزارهای که فشار مخلوط سوخت و هوا را به کمک فشردهسازی که با موتور به کار میافتد افزایش میدهد
-
supercharging, supercharge
بسخورانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فرایند افزایش میزان فشار مخلوط سوخت و هوا برای افزایش توان موتور به کمک فشردهسازی که با موتور به کار میافتد