کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسته رحم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
closed circuit 2
مدار بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که جریان الکتریکی بهطور پیوسته از آن بگذرد
-
close position
وضعیت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وضعیتی از آکورد که در آن فاصلۀ میان بخشهای «تِنور و آلتو» و «آلتو و سوپرانو» سوم یا چهارم باشند
-
fast ice, land fast ice
یخ بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دریایخی که به علت اتصال به ساحل بیحرکت است
-
closed disk
قرص بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قرصی که شامل همۀ نقطههای حدی خود باشد
-
closed walk
گشت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گشتی از رأسی مفروض به همان رأس
-
closed ball
گوی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک فضای متریک، مجموعۀ همۀ نقاطی که فاصلۀ آنها از نقطهای مفروض کوچکتر یا مساوی با مقدار مشخصی باشد
-
closed circulation
گردش بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شارش شاره درون یک خط جریان بسته
-
closed reduction
جااندازی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جااندازی استخوان دررفته با دستکاری بیرونی و بدون برش پوست
-
tight fold, close fold/ closed fold
چین بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که زاویۀ بین یالهای آن از 30 تا 70 درجه است
-
closed system
سامانۀ بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در هواشناسی همدیدی، بهتسامح به جای کمفشار بسته یا پُرفشار بسته به کار میرود
-
closed drainage
زهکشی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی زهکشی سطحی که مانند زهکشی یک حوضۀ داخلی به سوی بخش مرکزی است و راهی به اقیانوس ندارد متـ . زهکشی درونی internal drainage پهنۀ زهکشی بسته closed-drainage area زهکشی کور blind drainage زهکشی درونکور interior blind drainage
-
closed high
پُرفشار بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پُرفشاری که خط همفشار یا خط پَربند آن را در بر گرفته است
-
bale
بسته 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] محمولهای بزرگ و کاملاً فشرده و نخکشیشده از محصولات کشاورزی متـ . عدل
-
package
بسته 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از برنامههای معین برای دستیابی به هدف ویژه
-
postal parcel, colis postal (fr.), CP 1
بستۀ پُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مرسولهای که مطابق با احکام اتحادیۀ جهانی پست و آییننامۀ امانات پُستی حمل میشود و عموماًً حاوی کالاست