کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
close 1
بستن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای پایان دادن به کار با پروندۀ جاری به کار میرود
-
واژههای مشابه
-
case hardening 1
پوسته بستن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی در هنگام خشک کردن سریع مواد غذایی که در آن مواد محلول در آب به سطح مواد غذایی منتقل میشود و در نتیجۀ تشکیل پوسته سرعت خشک شدن کاهش مییابد
-
جستوجو در متن
-
lanyard 1/laniard 1
بندآویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی کوتاه برای بستن و آویختن چیزی
-
door pull, door grip, grab handle
دستۀ داخلی در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دستهای در داخل در که برای بستن در از آن استفاده میکنند
-
blackwall hitch, midshipman’s hitch
خفت قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن طناب به قلاب
-
packing 1
باربندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بستن بارها بهصورت ایمن
-
lanyard hitch
خفت بندآویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن سر طناب به حلقۀ انتهایی قرقره یا بستن چاقو یا سوت به بندآویز
-
bedding ground
مهاربند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محل بستن بالون بینهبَری
-
seaming
درزبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] اتصال دو سطح ازطریق به هم بستن لبههای آنها
-
bend 2
گرهپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن طناب به یک حلقه یا طوقه (loop) یا طنابی دیگر
-
fisherman’s bend, anchor bend, studding sail halyard bend, fisherman’s knot
گرهپیچ ماهیگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهپیچی برای محکم بستن طناب به حلقه یا چشمی
-
derived structure
ساخت مشتق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ساخت حاصل از به کار بستن قواعد دستور زبان
-
post-foresight
پسآیندهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] مرحلۀ ترویج نتایج آیندهنگاری و به کار بستن آنها