کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برونشیشهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
in vitro translation, in vitro protein synthesis, cell-free protein synthesis, cell-free translation
ترجمۀ درونشیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ترجمۀ رناپ تلخیصشده و جداشده از یاخته در لولۀ آزمایش متـ . ترجمۀ درشیشه
-
درونشیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی، علوم سلامت] ← برونتنی
-
in vitro 2
درونشیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ویژگی آزمایشهای مربوط به فرایندهای زیستی در لولۀ آزمایش متـ . درشیشه
-
liquid-in-glass thermometer
دماسنج مایعی شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج که در آن عنصر حساسبهگرما مایعی است که در درون محفظۀ شیشهای مدرج جای دارد
-
vitrification
شیشهای شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیدایش حالتی که در آن اتمها یا مولکولها نظم پردامنه نداشته باشند
-
in vitro transcription, in vitro RNA synthesis, cell-free transcription
رونویسی درونشیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رونویسی ژنهای همسانهسازیشده در لولۀ آزمایش متـ . رونویسی درشیشه
-
glass container
ظرف شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] هریک از محصولات شیشهای، مانند بطری و پارچ
-
glass electrode
الکترود شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی نیمپیل تشکیلشده از یک سیم پلاتینی و یک حباب شیشهای حاوی محلول اسیدی و تراوا نسبت به یونهای هیدروژن که براساس اختلاف غلظت یون در درون و بیرون حباب، اختلاف پتانسیل را به دست میدهد متـ . نیمپیل شیشهای glass half-cell
-
extranuclear inheritance
وراثت برونهستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] انتقال صفات بهوسیلۀ دِنای موجود در برخی اندامکها مانند راکیزهها و سبزدیسهها متـ . وراثت برونفامتنی extra chromosomal inheritance وراثت میانیاختهای cytoplasmic inheritance وراثت مادری maternal inheritance
-
extratropical cyclone
چرخند برونحارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] توفانی با مقیاس چرخندی در خارج از منطقۀ حارّه
-
ex vivo
برونزیوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ویژگی آزمایشهایی که در خارج از بدن موجود زنده و در محیطی مصنوعی و تا حدود زیادی مشابه شرایط طبیعی بدن انجام میشود متـ . برونزیوه
-
chorionic
برونشامهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] مربوط به برونشامۀ رویان
-
extracellular
برونیاختهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] مربوط به بیرون یاخته
-
off-road vehicle, ORV, off-highway vehicle
خودروِ برونجادهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خودروی که از آن در بیرون از جادهها یا در جادههای فرعی، مانند راههای جنگلی، برای دسترسی به نواحی سختگذر استفاده میکنند
-
external-external trip
سفر برون ـ برون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ و مقصد، خارج از محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسربرون