کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برق رعد و برق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برقافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] ← وسیلۀ برقی
-
برقرسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← شاخک برقرسان
-
electrometer
برقسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اسبابی برای اندازهگیری ولتاژ بدون آنکه جریان قابلملاحظهای از آن عبور کند
-
electrolytic corrosion test, EC test
آزمون خوردگی برقکافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] روشی قطبشی که برای شبیهسازی شرایط محیطی قطعات آبکاری مورد استفاده قرار میگیرد
-
electrolytic corrosion
خوردگی برقکافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که در نتیجۀ واکنش الکتروشیمیایی اتفاق میافتد
-
electrolytic conductivity
رسانندگی برقکافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] قابلیت جابهجایی یونها در یک برقکاف براثر وجود اختلاف پتانسیل
-
جستوجو در متن
-
power station, power plant 2
نیروگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] تأسیساتی شامل ساختمان و تجهیزات لازم برای تبدیل انرژی و تولید برق
-
kiosk substation
پست باجهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برق کوچک و اغلب پیشساختهای که معمولاً فقط برای توزیع از آن استفاده میشود
-
conteur, counter, compteur (fr.)
شمارگر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاهی برای اندازهگیری مقدار مصرف آب و برق و گاز
-
subscription, abonnement (fr.)
حق اشتراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مبلغی که برای اشتراک استفاده از آب و برق و مطبوعات و امثال آن پرداخت شود
-
electric top, power hood
سقف بازشو برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سقف خودبازشوی که با نیروی برق باز و جمع میشود
-
desert varnish
جلای بیابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] برق و تلألو اکسیدهای آهن و منگنز که سطح برخی از سنگهای بیابان را میپوشاند
-
station amenities, station facilities
تأسیسات ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات تأمین آب و برق و مواردی از این قبیل در ایستگاههای راهآهن
-
hybrid car, hybrid electric vehicle, HEV
خودروِ دونیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که از دو نیروی محرکۀ برق و سوخت فسیلی برای حرکت استفاده میکند