کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برعکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
synecdoche
مجاز جزءوکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی مجاز که در آن عبارتِ دال بر جزء یک پدیده بر کل آن دلالت میکند و برعکس
-
even-odd nucleus
هستۀ زوج ـ فرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هستهای با پروتونهای زوج و نوترونهای فرد یا برعکس
-
transition 2
واگشت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، تغییر از وضعیت دفاعی به وضعیت تهاجمی یا برعکس
-
acoustic transducer
تراگذار صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که انرژی صوتی را به انرژی الکترومغناطیسی و برعکس تبدیل میکند
-
ultrasonic transducer
تراگذار فراصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که امواج فراصوتی را به امواج الکترومغناطیسی و برعکس تبدیل میکند
-
switchover
سوگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] جابهجایی کلید از حالت باز به بسته و برعکس
-
free graft
پیوندینۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] پیوندینهای که، برعکس پیوندینۀ پایدار، کاملاً از بستر جدا شده است
-
pilot boat
راهنمابَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری برای بردن و آوردن راهنمایان از بندر به کشتی و برعکس
-
food jag
غذافرینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حالتی که در آن فرد غذایی را که پیشتر از آن تنفر داشته است بسیار دوست میدارد یا برعکس
-
spiral curve
قوس حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قوس پیوستهای که از یک نقطه به طرف خارج یا برعکس امتداد مییابد و هر نقطۀ آن شعاع مخصوص به خود دارد
-
retrograde inversion, RI
قرینۀ دومحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تصویر آینهایِ قرینۀ افقی یک لحن نسبت به محور قائم یا برعکس
-
nonsense mutation
جهش بیمعنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] جهشی که در یک رمزه صورت میگیرد و آن را به رمزۀ پایان (stop codon) یا برعکس تبدیل میکند
-
transversion mutation
جهش تراگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] جهشی که در آن یک باز پورین جانشین یک باز پیریمیدین میشود یا برعکس متـ . تراگشت transversion
-
commute
سفر حومهـ شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفر برای مراجعه به منزل یا رفتن به محل کار از حومه به داخل شهر یا برعکس
-
rack focus, focus change, shift focus, pull focus
تغییر وضوح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تغییر معمولاً سریع عمق میدان در طول یک نما از پیشزمینه تا پسزمینه یا برعکس