کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برش رسیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mature cutting/ harvesting cutting/ hravest cutting
برش رسیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطع و برداشت درختان قابلفروش یا رسیده در برش میانی یا نهایی
-
واژههای مشابه
-
shearing machine
ماشین برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] دستگاه فلزبُر در کارگاههای ورقکاری و آهنگری که برای بریدن میله یا ورق یا صفحۀ فلزی به کار میرود
-
cutting-off process, breaking-off process
فرایند برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] رویدادهای متوالی که براثر آنها یک پرفشار گرم یا کمفشار سرد در داخل جریانات غربی با حرکت قطبسو، یعنی پرفشار بریده، یا استواسو، یعنی کمفشار بریده، از جریان غربی خارج میشود
-
intercut, intercutting
میانبرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] قرار دادن نما یا نماهایی در مجموعۀ نماهای یک صحنه برای بسط تحولات رویداد
-
shear rate, velocity gradient
آهنگ برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] آهنگ تغییر کرنش برشی با زمان متـ . آهنگ کرنش برشی shear-strain rate
-
felling cycle
چرخۀ برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فاصلۀ زمانی بین دو نوبت برش درختان در یک عرصۀ جنگلی مشخص
-
felling area
سطح برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سطحی از اراضی جنگلی که تمامی درختان قابلفروش آن بریده میشود
-
cut 1
برش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، ورزش] [سینما و تلویزیون] گذر بلافاصله و بدون واسطه از نمایی به نمای دیگر [ورزش] در بسکتبال، تغییر جهت ناگهانی بازیکن مهاجمِ بدون توپ در حین دویدن با هدف به هم ریختن سازمان دفاعی حریف یا دریافت توپ در موقعیت مناسب
-
cut 2
برش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] جدا کردن قطعهای از متن یا نگاره برای حذف یا جابهجایی آن متـ . بریدن
-
felling, cutting 1, falling
برش 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بریدن درخت از کنده و انداختن آن
-
section 2
برش 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مقطعی از یک بافت یا اندام
-
section 3
برش 6
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قسمتی از لحن که از چند انگاره تشکیل میشود و کوچکتر از عبارت است
-
section 4, profile 1
برش 7
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← برش باستانشناختی
-
shear
برش 8
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] حالتی که نیروهای داخلی پدیدآورندۀ آن موجب لغزش یک صفحه بر صفحۀ مجاور شود