کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برجستهبینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
stereoscopic vision 1
برجستهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] قابلیت درک فضای سهبعدی و تشخیص عمق با استفاده از هندسۀ جفتتصویری
-
واژههای مشابه
-
marcato 2 (it.), marcando 2 (it.)
برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کیفیت تنی که متمایز و واضح نواخته میشود
-
relief map
نقشۀ برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که پستیوبلندیهای یک ناحیه را با برآمدگی و فرورفتگی نسبی سطح نقشه منعکس میکند
-
marcato 1 (it.), marcando 1 (it.)
اجرای برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] شیوهای در اجرای نغمات که در آن نتها متمایز و واضح نواخته میشوند
-
stereoscopy
برجستهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دانش و فنّاوری ایجاد تصویر ذهنی سهبعدی بر پایۀ عکسهای همپوش از شیء یا بهرهگیری از قابلیت دستگاه بینایی انسان
-
stereoscope
برجستهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای که برای برجستهبینی تصاویر به کار میرود
-
jumped seam
درز برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از درز مضاعف که به علت خوب فشرده نشدن، سست و برآمده است
-
bronchoscopy
نایژهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] معاینه و بررسی داخل نای و نایژهها و انجام اقدامات تشخیصی و درمانی با استفاده از نایژهبین
-
myopia
نزدیکبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی اختلال در شکست نور که در آن پرتوهای موازی نور در کانونی در جلوی شبکیه تلاقی میکنند
-
nasal region, regio nasalis
ناحیۀ بینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای شامل بینی و اطراف آن
-
oscillating vision, oscillopsia
نوسانبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] حالتی که در آن اشیا به شکل لرزان دیده میشوند یا پیش و پس میروند
-
halo vision
هالهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تشخیص یک هالۀ رنگین در اطراف منبع نور
-
nowcast
کنونبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پیشبینی وضع هوا تا چند ساعت آینده
-
کولونبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← پسرودهبینی